تا به حال انواع مختلفی از آسم شناخته شده است؛ اما نوع عجیبی از آن به نام آسم آذرخش نیز وجود دارد.
سال ۲۰۱۶ در ملبورن استرالیا طوفان آذرخش به وقوع پیوست. در همان روز افراد بسیاری با بخش اورژانس تماس گرفتند که همگی دچار نوعی تنگی نفس شده بودند که امروزه آن را با نام «آسم آذرخش» میشناسیم. هفته گذشته در نشریهی PLOS One مدل جدیدی منتشر شد که در آن گفته شده احتمالاً ترکیبی از آذرخش، وزش باد، رطوبت کم هوا و دانههای غبار که پس از طوفان ظاهر میشوند، عامل موج حملات آسم پس از طوفان هستند که تا کنون باعث مرگ ۱۰ نفر شده است. طبق گفتههای انجمن بیماریهای ریوی آمریکا، آسم آذرخش هنگامی رخ میدهد که یک طوفان نسبتاً شدید، ذرات آلرژن را در هوا پخش میکند و این ذرات افرادی را که حساسیت دارند تحت تأثیر قرار میدهد و باعث بروز آسم در آنها میشود. اگر مایل هستید در مورد بیماری آسم و انواع مختلف آن بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنیم این مطلب را نیز مطالعه کنید.
هنگام وقوع چنین حالتی افرادی که آسم دارند، آنهایی که تب یونجه فصلی دارند و آن دسته از افرادی که به علف هرز چاودار حساسیت دارند، در معرض خطر خواهند بود. اگرچه رعدوبرق پدیدهای رایج است و معمولاً در هر منطقهای رخ میدهد؛ اما طوفانی که باعث وقوع آسم آذرخش میشود بهندرت به وقوع میپیوندد. برای اولینبار پدیدهی آسم آذرخش در سال ۱۹۸۳ دیده شد. در آن زمان ۲۲ نفر به بخش اورژانس مراجعه کردند و با توجه به شرایط وخیمی که داشتند تحت درمان فوری قرار گرفتند. از این ۲۲ نفر، ۱۰ نفر در استرالیا زندگی میکردند؛ گویا در این کشور آذرخشهایی که باعث آسم میشوند بیش از سایر نقاط جهان رخ میدهند.
شدیدترین حالت آسم آذرخش در تاریخ ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۶ ساعت ۵:۳۰ عصر به وقت محلی در ملبورن استرالیا رخ داد. پیش از وقوع طوفان، دمای هوا بالا و حدود ۳۰ درجهی سلسیوس بود و میزان ذرات غبار در هوا نیز ۱۰۲ ذره در متر مکعب بوده است و این موضوع نشان میدهد که در آن زمان فصل آلودگی هوا به ذرات آلرژن به اوج خود رسیده بوده است.
کاترین اِمرسون پژوهشگر و دانشمند ارشد سازمان تحقیقات علمی و صنعتی مشترک المنافع استرالیا (CSIRO) در مصاحبه با لایو ساینس گفت:
آسم آذرخش در ملبورن در زمان اوج تب یونجه فصلی رخ داد و در آن زمان بسیاری از افراد از پاسخهای آلرژیکی مجراهای هوایی رنج میبردند.
بهطور معمول گردههای علف چاودار که عامل اصلی شیوع آسم آذرخش هستند، اندازهای نسبتاً بزرگ دارند و نمیتوانند به اعماق ریه نفوذ کنند و در بینی و گلو گیر میکنند؛ اما در سال ۲۰۱۶ شرایط آب و هوایی به گونهای بود که این گردهها را به گردههای ریزتری تبدیل کرد که میتوانستند نشانههای آسم را در افراد تشدید کنند. طبق گزارشهای ارائه شده از سوی دولت استرالیا در سال ۲۰۱۷، این طوفان باعث وزش بادهای شدید شد؛ اما باران کمی در حدود ۱ الی ۴ میلیمتر بارید. پس از طوفان بلافاصله موجی از هوای مرطوب منطقه را فرا گرفت. به دلیل بارش کم باران، پس از طوفان افراد زیادی بیرون از منازل بودند و به همین دلیل تعداد بیشتری در معرض آلودگی ذرات آلرژن قرار گرفتند.
در همان روز و روز بعد، بیمارستانها و مراکز درمانی با موجی از افراد مواجه شدند که به تنگی نفس دچار شده بودند و مشکلات ریوی برای آنها بهوجود آمده بود. میزان مراجعهی بیماران تنفسی به بیمارستانهای عمومی مانند بیمارستان ملبورن و جیلانگ در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۶۷۲ درصد افزایش یافته بود و با توجه به میانگین سه ساله، تعداد بیماران ۳۳۶۵ نفر بیشتر بود. آمبولانسها و خدمات حمل و نقل، پزشکان محلی و داروخانهها نیز شاهد تماس بسیاری از بیماران تنفسی بودند. طبق گزارش ارائه شده از سوی پزشکی قانونی، پس از پایان دورهی طوفان، آسم آذرخش باعث مرگ دستکم ۱۰ نفر از بیماران شد.
پرسش اصلی این است که چرا چنین اتفاقی رخ داد؟ در گذشته، دانشمندان این نظریه را مطرح میکردند که پایین آمدن هوای سرد از ابرهای طوفانی، گردههای علف که در نزدیکی سطح زمین در هوا معلق هستند را آشفته میکند و آنها را به سمت آسمان هل میدهد. این دانهها پس از اسیر شدن در ابرها از آب اشباع میشوند و شروع به ترکیدن میکنند. این نظریه همچنان مطرح است و مطالعهای که سال ۲۰۱۶ منتشر شد از این ایده حمایت میکرد. در این پژوهش آمده است که باد موجود در ابرها به ترکیدن دانهها کمک میکنند و رعد وبرق نیز به میزان کمتری، در وقوع این اتفاق تأثیر دارد.
پس از وقوع این اتفاق در ملبورن، وزارت بهداشت استرالیا سامانهای را ایجاد کرد که به پیشبینی وقوع چنین اتفاقاتی کمک میکند. کاترین اِمرسون و همکارانش روی ساخت این سامانهی پیشبینی کار کردند؛ اما متوجه شدند رطوبت که اصلیترین عامل ترکیدن گردهها در ابر است، نمیتواند یکی از فاکتورهای پیشبینی آذرخش آسم باشد. وی در این خصوص میگوید:
ما متوجه شدیم که شرایط رطوبت بالا (مقیاسی برای نشان دادن میزان آب موجود در اتمسفر) تقریباً هر عصر رخ میدهد. این چیزی است که شما نمیخواهید سیستم پیشبینی کنندهی اتفاقی نادر بررسی کند.
با توجه به گفتههای او، اگر رطوبت بالا را بهعنوان حالتی هشدار دهنده در نظر بگیریم، سامانهی پیشبینی کننده احتمالاً برای چندین بار هشدارهای غیرواقعی خواهد داد. کاترین اِمرسون و همکارانش برای ایجاد یک مدل پیشبینی دقیقتر و بهتر به سراغ دیگر شرایط جوی که ممکن است در شکلگیری آذرخش آسم نقش داشته باشند رفتند. این تیم با استفاده از دادههای رویداد ۲۰۱۶ بهعنوان راهنما، مدلهای رایانهای را برای آزمایش نحوه ترکیدن دانههای گرده موجود در هوا در شرایط مختلف آب و هوایی طراحی کردند. آنها در شرایط آزمایشگاهی دانههای گرده را تحت تأثیر پالسهای الکتریکی و باد قرار دادند و نتایج این آزمایش را به مدل رایانهای اضافه کردند.
آنها بر اساس آزمایشهای انجام شده و مدل رایانهای خود دریافتند که چندین پدیده بهطور همزمان با یکدیگر کار میکنند تا دانههای گرده را خرد کنند. از جملهی این پدیدهها میتوان به بادهای شدید، برخورد آذرخش و تخلیهی الکتریکی ساکن ناشی از رطوبت کم اشاره کرد. اینها دقیقا عوامل و شرایطی هستند که پیش از وقوع اتفاق سال ۲۰۱۶ نیز دیده شدند. روش اعمال پالس الکتریکی بر ذرات تنها مکانیزم برای ایجاد الگو در ذرات زیر گرده در مسیر طوفان بهشمار میرود و تیم از این روش استفاده کردند. اگر در سال ۲۰۱۶ نیز چنین اتفاقی رخ داده باشد و رعد و برق باعث ایجاد الگویی از ذرات در مسیر طوفان شده باشد، میتوان توضیح داد که چرا دقیقاً پس از برخورد آذرخش افراد با اورژانس تماس گرفتند و از تنگی نفس خبر دادند. در ملبورن که بیشترین تعداد بیماران گزارش شدند، رعد و برق چندانی دیده نشده بود و بیشتر رعد و برقها در نواحی شرقی و جنوب شهر رخ دادند؛ بنابراین اگرچه میان رعد وبرق و آسم ارتباطی وجود دارد اما دانشمندان هنوز نتوانستهاند توضیح دقیقی برای آن ارائه کنند.
کاترین اِمرسون میگوید:
در حقیقت، هیچ یک از فرآیندهای آزمایش شده نمیتوانند معیاری برای یک سیستم پیشبینی کننده باشند و نیازهای ما را برآورده نمیکنند. این یعنی ما هنوز سیگنال قابل اعتمادی برای پیشبینی وقایع این چنینی در اختیار نداریم. ما هنوز عاملی که باعث وقوع آذرخش آسم میشود را شناسایی نکردهایم.
در حال حاضر بهترین روش برای پیشبینی چنین رویدادهایی، نظارت بر رعد وبرقهایی است که وزش بادهای شدید را به همراه دارند. همچنین باید روی میزان ذرات آلرژن موجود در هوا نیز نظارت داشت.