بیماری‌هاپزشکیپوست
موضوعات داغ

جذام و هر آن چه که باید در مورد آن بدانید

جذام، یکی از بیماری‌های کهن میان جوامع بشری است که در طول تاریخ زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است.

جذام، یا بیماری هانسن، نام یک بیماری عفونی است که میان انسان‌ها وجود دارد و در مناطق خاصی از جهان دیده می‌شود. این بیماری در دهه‌های اخیر درمان‌پذیر شده است و افرادی که به آن مبتلا می‌شوند نگرانی‌های کم‌تری دارند. در گذشته این بیماری قابل درمان نبود و افرادی جذامی از سوی جامعه طرد می‌شدند. این بیماری به دلیل تغییر ظاهر افراد معمولاً یک بیماری ترسناک به‌شمار می‌رود؛ اما امروزه با پیشرفت علم و کشف داروهای جدید، افرادی که به جذام مبتلا می‌شوند می‌توانند پس از مدتی تا حدودی به زندگی عادی خود باز گردند.

امروز، روز جهانی جذام است و به مناسبت همین روز، در مجله‌ی دانستنی کیمازی نگاهی به این بیماری انداخته‌ایم. با کیمازی همراه باشید تا در مورد این بیماری عفونی بیشتر بدانیم و با روش‌های درمان آن آشنا شویم.

جذام چیست؟

جذام نوعی بیماری است که عمدتاً توسط باکتری مایکوباکتریوم لِپره ایجاد می‌شود و به پوست و دستگاه عصبی پیرامونی (سامانه عصبی محیطی) آسیب می‌رساند. این بیماری به آرامی (از شش ماه تا ۴۰ سال) توسعه می‌یابد و منجر به ضایعات پوستی و تغییر شکل پوست و بدن می‌شود. بیماری جذام اغلب روی قسمت‌های نسبتاً سرد بدن مانند چشم‌ها، بینی، لاله گوش‌ها، دست‌ها، پاها و بیضه‌ها اثر می‌گذارد. ضایعات پوستی و بدشکلی‌های ناشی از جذام، می‌توانند به شکل چشمگیری ظاهر انسان را تغییر دهند و به همین دلیل است که در طول تاریخ، مردم در بسیاری از فرهنگ ها افراد آلوده به جذام را اخراج شده می‌دانستند. اگرچه انتقال از انسان به انسان اصلی‌ترین راه انتقال این بیماری است؛ اما در بعضی موارد نادر، سه گونه‌ی جانوری دیگر نیز می‌توانند ناقل مایکوباکتریوم لِپره باشند و آن را به انسان انتقال دهند: شامپانزه‌ها ، میمون‌های مانگابی و آرمادیلوهای ۹ باند. جذام، همانند بیماری سِل، یک بیماری گرانولوماتوز مزمن است؛ زیرا با گذشت زمان غده‌های التهابی (گرانولوم) در پوست و اعصاب محیطی ایجاد می‌کند.

تاریخچه‌ی جذام

متأسفانه تاریخچه‌ی جذام و نخستین آلودگی انسان به این بیماری هنوز هم مورد بحث است و ما اطلاعات دقیقی در این خصوص در دست نداریم. جدیدترین پژوهش سلامتی انجام شده نشان می‌دهد که احتمالاً نخستین آلودگی انسان به مایکوباکتریوم لِپره جایی در حدود ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح رخ داده است؛ اما این در حالی است که نخستین منبع کتبی در مورد آلودگی انسان به بیماری جذام، مربوط به سال ۱۵۵۰ پیش از میلاد در مصر بوده است. این بیماری در تمدن‌های باستانی چین، هند و مصر به خوبی شناخته شده بوده و منابعی نیز در دسترس هستند که وجود جذام در بابل را تأیید می‌کنند. مردمان باستان بر این باور بودند که جذام، عذابی از سوی خدایان است که بر انسان‌ها نازل شده است؛ زیرا آن‌ها هیچ شناختی از این بیماری نداشته‌اند و از آن‌جایی که هیچ نشانه‌ی اولیه یا درمانی نداشته، پزشکان قادر به توضیح آن نبودند و کشیش‌ها و روحانیون مذهبی سعی می‌کردند با دعا و نیایش این بیماری را درمان کنند.

از آن‌جایی که این بیماری غالباً در اعضای خانواده ظاهر می‌شود، برخی افراد گمان می‌کردند که این یک بیماری ارثی است. افراد دیگر میز می‌گفتند که اگر با افراد آلوده تماس کمی وجود داشته باشد یا اصلاً با آن‌ها ارتباطی وجود نداشته باشد، این بیماری دیگران را آلوده نخواهد کرد. در نتیجه در برخی از فرهنگ‌ها و جوامع، افراد آلوده و گاهی نزدیکان آن‌ها را «ناپاک» یا «جذامی» می‌دانستند و دستور می‌دادند که آن‌ها نمی‌توانند با افرادی که آلوده نیستند ارتباط برقرار کنند. معمولاً افراد آلوده مجبور به پوشیدن لباس‌های مخصوص می‌شدند و زنگ‌هایی نیز بر گردن آن‌ها آویخته می‌شد تا افراد سالم بتوانند به‌راحتی جذامی‌ها را تشخیص دهند و از ارتباط با آن‌ها خودداری کنند.

رومی‌ها و آن‌هایی که در جنگ‌های صلیبی شرکت داشتند این بیماری را با خود به اروپا آوردند و اروپایی‌ها نیز جذام را به آمریکا بردند. در سال ۱۸۷۳ میلادی، دکتر هانسن توانست باکتری‌هایی را در ضایعات پوستی ناشی از جذام شناسایی کند و بر این باور بود که جذام یک بیماری عفونی است نه یک بیماری ارثی یا عذابی از سوی خدایان. با وجود این کشف مهم، در آن زمان هنوز هم بسیاری از جوامع بیماران مبتلا به جذام را طرد می‌کردند یا از بین می‌بردند و افراد مذهبی مأموریت داشتند که از این افراد مراقبت‌های لازم را به‌عمل آورند. تا دهه‌ی ۱۹۴۰ حتی در ایالات متحده‌ی آمریکا، جذامی‌ها به زندگی ایزوله تشویق یا مجبور می‌شدند. به‌عنوان مثال در آمریکا کمپ‌هایی مانند کمپ جذام در مولوکای هاوایی یا کمپ دیگری در کارویل لوئیزیانا توسط افراد مختلفی مانند پدر دایمن برای جذامی‌ها ایجاد شد تا به‌صورت ایزوله در آن‌جا زندگی کنند و از سایر افراد جامعه به‌دور باشند. اغلب این اقدامات به این دلیل صورت گرفت که تا آن زمان هنوز درمانی برای جذام وجود نداشت.

پس از کشف مایکوباکتریوم لِپره توسط دکتر هانسن، پژوهش‌گران تلاش کردند تا درمان‌هایی (عوامل ضد جذام) را پیدا کنند که باعث جلوگیری از گسترش یا از بین بردن مایکوباکتریوم لِپره شود. در اوایل دهه ۱۹۰۰ تا حدود ۱۹۴۰ میلادی، متخصصان پزشکی روغن شول‌موگرا را به پوست بیماران تزریق کردند اما دارای اثرات مشکوکی بود. در کمپ کارویل در سال ۱۹۴۱، داروی پرومین که یک ترکیب سولفون اختصاصی است، اثربخشی نشان داد؛ اما به تزریقات دردناک زیادی نیاز داشت. در دهه‌ی ۱۹۵۰ مشخص شد که قرص داپسون مؤثر است؛ اما خیلی زود در دهه‌ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مایکوباکتریوم لِپره در برابر داپسون مقاومت ایجاد کرد. خوش‌بختانه آزمایش‌های دارویی در جزیره مالت در دهه ۱۹۷۰ نشان داد که ترکیبی متشکل از سه داروی داپسون، ریفامایسین (ریفادین) و کلوفازیمین (لامپرین) در از بین بردن مایکوباکتریوم لِپره اثربخشی بسیار بالایی دارد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) این درمان ترکیبی چند دارویی را در سال ۱۹۸۱ توصیه کرده و با تغییرات جزئی، درمان انتخابی باقی مانده است. با این حال، این داروی ترکیبی نمی‌تواند آسیب‌هایی را که پیش‌تر توسط مایکوباکتریوم لِپره به بدن فرد وارد شده را تغییر دهد و آن را به حالت اول بازگرداند؛ این دارو فقط می‌تواند جذام را از بین ببرد.

در حال حاضر سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمان‌ها مانند Leprosy Mission در چندین نقطه از جهان مانند هند و تیمور شرقی، در تلاش هستند تا تعداد موارد بالینی جذام و سایر بیماری‌ها مانند هاری و شیستوزومیازیس (تب حلزون) که در مناطق دور افتاده‌ی جهان دیده می‌شوند را کاهش دهند. اگرچه پژوهش‌گران امید دارند که بتوانند جذام را نیز مانند آبله ریشه‌کن کنند؛ اما واقعیت این است که جذام بومی (شیوع جذام در مناطق خاص) عمل ریشه‌کن کردن این بیماری را تقریباً غیرممکن می‌کند. در ایالات متحده‌ی آمریکا، جذام به‌ندرت اتفاق می‌افتد؛ اما برخی پژوهشگران نوع جذام بومی را در تگزاس، لوئیزیانا، هاوایی و جزایر ویرجین مشاهده کرده‌اند.

جذام اکنون با نام دیگر «بیماری هانسن» نیز شناخته می‌شود و پزشکان در تلاش هستند تا این نام را جایگزین جذام کنند؛ زیرا وقتی به یک بیمار، جذامی گفته می‌شود ممکن است نوعی ننگ به‌نظر برسد و بیماران احساس کنند حق زندگی ندارند.

چه چیزی باعث جذام می‌شود؟

علت اصلی جذام، مایکوباکتریوم لِپره است. این باسیل میله‌ای فرآیند رشد بسیار آهسته‌ای دارد و یک باکتری اجباری درون سلولی است؛ یعنی فقط داخل سلول‌های خاص انسانی و حیوانی رشد می‌کند. مایکوباکتریوم لِپره به دلیل مشخصات شیمیایی منحصربه‌فرد خود، به‌صورت اسید فست و چند شکلی است. هنگامی که متخصصان پزشکی از رنگ‌ آمیزی‌های خاصی برای تجزیه و تحلیل میکروسکوپی استفاده می‌کنند، به دلیل محتوای اسید مایکولیک در دیواره‌های سلولی مایکوباکتریوم لِپره، روی زمینه آبی رنگ قرمز می‌شود. رنگ آمیزی زیل-نیلسن، یکی از روش‌های خاص رنگ آمیزی برای مشاهده‌ی ارگانیسم‌های اسید فست زیر میکروسکوپ است.

در حال حاضر، نمی‌توان ارگانیسم‌ها را در محیط مصنوعی کشت داد. تولید مثل این باکتری خاص در سلول‌ها بین ۱۲ تا ۱۴ روز طول می‌کشد که در مقایسه با تولید مثل چند دقیقه‌ای یا چند ساعتی سایر باکتری‌ها، بسیار آهسته‌تر است. این باکتری می‌تواند به‌خوبی در دمای ۲۷.۱۶ تا ۳۰ درجه سلسیوس رشد کند؛ بنابراین قسمت‌های خنک بدن، مکان‌های مناسبی برای توسعه‌ی عفونت هستند. مایکوباکتریوم لِپره به‌خوبی در ماکروفاژهای بدن (گونه‌ای از سلول‌های ایمنی بدن) و سلول‌های شوان (سلول‌هایی که رشته‌های عصبی دستگاه عصبی محیطی را می‌پوشانند). مایکوباکتریوم لِپره از نظر ژنتیکی به توبرکلوزیس (نوعی باکتری که عامل بیماری سل است) و سایر مایکوباکتریوم‌ها که انسان‌ها را آلوده می‌کنند، مرتبط است. آن‌ها بیماری‌های مرتبط با جذام هستند. همانند مالاریا، بدن بیماران جذامی نیز آنتی‌بادی ضد اندوتلیال (نوعی آنتی‌بادی که بر علیه بافت‌های مخاطی رگ‌های خونی عمل می‌کند) تولید می‌کند؛ اما نقش هنوز نقش این آنتی‌بادی‌ها در این بیماری‌ها تحت بررسی است.

سال ۲۰۰۹، پژوهش‌گران گونه‌ای جدید از مایکوباکتریوم‌ها را به‌نام مایکوباکتریوم‌ لپروماتوسیس شناسایی کردند که باعث جذام تَر یا لپروماتوز می‌شود. این گونه‌ی جدید، یکی از بیماری‌های گرمسیری به‌شمار می‌رود و در بیماران واقع در مکزیک و جزایر کارائیب ظاهر شد.

فاکتورهای ریسک

خطر ابتلا به جذام، بیشتر افرادی را تهدید می‌کند که در مناطقی از جهان که در آن‌جا جذام بومی وجود دارد (مانند بخش‌هایی از هندوستان، چین، ژاپن، نپال، مصر و دیگر مناطق) زندگی می‌کنند. همچنین احتمال ابتلای افرادی که با جذامی‌ها تماس فیزیکی دارند بسیار بالاست. علاوه بر این، برخی شواهد نشان می‌دهند که نقص ژنتیکی در سیستم ایمنی بدن (ناحیه‌ی q25 در کروموزوم ۶) می‌تواند باعث آلودگی افراد خاص شود. همچنین احتمال انتقال مایکوباکتریوم لِپره به افرادی که با حیوانات خاصی که ناقل این باکتری هستند (مانند آرمادیلو، شامپانزه آفریقایی، منگابی دودی و میمون سینومولگوس) سروکار دارند، بسیار بالا است. و آن‌ها باید هنگام دست زدن به این حیوانات از دست‌کش‌های مخصوص استفاده کنند.

نخستین نشانه‌های جذام

متأسفانه نخستین نشانه‌های جذام بسیار ناچیز هستند و در طی سالیان ظهور می‌کنند. همچنین علائم جذام به علائم بیماری‌هایی مانند سفلیس، کزاز و تب شالیزار (لپتوسپیروز) شباهت دارد؛ اما با وجود این، نشانه‌هایی که در ادامه می‌خوانید از اصلی‌ترین نشانه‌های ابتلا به جذام هستند:

  • بی‌حسی (از جمله اولین علائم)
  • از دست دادن توانایی حس کردن دما (از جمله اولین علائم)
  • حس لامسه کاهش می‌یابد (از جمله اولین علائم)
  • احساس سوزن سوزن (از جمله اولین علائم)
  • درد مفاصل
  • احساس فشار عمیق کاهش می‌یابد یا از بین می‌رود
  • آسیب عصبی
  • کاهش وزن
  • ظهور تاول و بثورات روی پوست
  • ظهور زخم‌هایی که نسبتاً بدون درد هستند
  • ظهور ضایعات هیپوپیگمانته (لک و پیس، تنیا ورسیکالر) روی پوست
  • آسیب چشمی (خشکی و کاهش پلک زدن)
  • زخم‌های بزرگ روی پوست (جزو آخرین نشانه‌ها)
  • ریزش مو در نواحی غیرمتعارف مانند ابروها
  • پوکی استخوان‌های بلند دست و پا
  • تغییر شکل صورت، به عنوان مثال از دست دادن بینی (جزو آخرین نشانه‌ها)
  • ظهور گره‌های پوستی حساس به همراه علائم دیگری مانند تب، درد مفاصل، نوریت و ورم

این رشته رویدادها در طولانی مدت و در نواحی خنک بدن مانند دست‌ها، پا، صورت و زانوها دیده خواهند شد.

چند نوع جذام داریم؟

در ادبیات پزشکی، انواع مختلفی از جذام شرح داده شده است و نوع جذام نیز به نحوه‌ی پاسخ ایمنی بدن فرد به باکتری مایکوباکتریوم لِپره بستگی دارد. یک پاسخ ایمنی خوب، در نهایت منجر به بروز جذام توبرکلوئید (شبه سل) می‌شود که ضایعات پوستی محدودی داشته و درگیری عصبی نامتقارن ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، پاسخ ایمنی ضعیف به باکتری مایکوباکتریوم لِپره، منجر به بروز نوع حاد جذام می‌شود که با نام لپروماتوز یا جذام تَر شناخته می‌شود. جذام تر، به صورت گسترده پوست را درگیر کرده و آسیب عصبی متقارن ایجاد می‌کند. برخی از بیماران نیز ممکن است به‌صورت هم‌زمان، به هر دو نوع جذام مبتلا شوند. در حال حاضر برای بیماری جذام، دو نظام طبقه‌بندی در ادبیات پزشکی وجود دارد: نظام سازمان بهداشت جهانی و نظام ریدلی-جاپلینگ. نظام ریدلی-جاپلینگ خود شامل شش نوع یا طبقه‌بندی برای جذام است که در ادامه آن‌ها را با توجه به شدت علائم فهرست‌بندی کرده‌اند:

جذام نامشخص

 ظهور اندک ضایعات هیپوپیگمانته (لک و پیس، تنیا ورسیکالر) روی پوست. این نوع جذام می‌تواند خود به خود بهبود یابد، در همین شکل باقی بماند یا به اشکال دیگری پیشرفت کند.

جذام توبرکلوئید یا شبه سل

 ظهور اندک ضایعات هیپوپیگمانته (لک و پیس، تنیا ورسیکالر) روی پوست. بعضی از این ضایعات بزرگ‌تر شده و برخی دیگر نیز بی‌حس می‌شوند (نخستین نشانه‌های از دست رفتن احساس درد). در این نوع جذام درگیری عصبی نیز دیده می‌شود که در آن برخی اعصاب بزرگ‌تر می‌شوند؛ این مشکل یا طی چند سال رفع می‌شود یا این‌که به اشکال دیگری جهش پیدا می‌کند. پاسخ ایمنی سلول‌ها در این نوع جذام بسیار قوی است؛ اما در لپروماتوز این پاسخ ایمنی دیده نمی‌شود.

جذام شبه سل مرزی

 در این نوع جذام نیز همانند جذام شبه سل، ضایعاتی روی پوست دیده می‌شود؛ اما کوچک‌تر بوده و تعداد آن‌ها بیشتر است. در این نوع جذام، کم‌تر شاهد بزرگ‌تر شدن اعصاب هستیم. این نوع جذام ممکن است به همین شکل باقی بماند یا به جذام شبه سل تبدیل شده یا در مواردی به دیگر اشکال جهش پیدا کند.

جذام میان‌مرزی

 در این نوع جذام، پلاک‌های قرمز نسبتاً بی‌حس در نواحی خاصی از بدن به‌صورت نامتقارن توزیع می‌شوند و همراه با آدنوپاتی منطقه‌ای (غدد لنفاوی متورم) هستند. این جذام ممکن است به همین شکل ادامه یابد یا به انواع دیگر پیشرفت کند.

جذام لپروماتوز (جذام تَر) مرزی

 در این نوع جذام، روی پوست فرد بیمار جوش‌های نوک تیز، پلاک‌ها، گره‌های پوستی، ضایعات پوستی زیادی به شکل تخت و برآمده که ممکن است بی‌حس باشند یا نه، ظاهر می‌شوند. این شکل از جذام ممکن است به همین شکل ادامه یابد یا ضعیف‌تر شود و یا به جذام تَر تبدیل شود.

جذام لپروماتوز یا جذام تَر

در این نوع جذام که حادترین نوع در این طبقه‌بندی به‌شمار می‌رود، در ابتدا ضایعات پوستی مسطح و رنگ‌ پریده‌ای به‌صورت متقارن و پراکنده ظاهر می‌شوند. ممکن است متخصصان پزشکی بتوانند در این ضایعات پوستی ارگانیسم‌های مایکوباکتریوم لِپره را بیابند. در این جذام ریزش مو نیز رخ می‌دهد. اغلب بیمارانی که به این نوع جذام مبتلا هستند، ابرو و مژه ندارند. مادامی که بیماری پیشرفت می‌کند، درگیری اعصاب بیشتر شده و در بدن باعث بی‌حسی منطقه‌ای و سستی اندام می‌شود. بیماری همچنان پیشرفت می‌کند و باعث نکروز آسپتیک (مرگ بافت‌ها به‌دلیل کمبود خون در برخی نواحی بدن)، لپروما (گره‌های پوستی) و بدشکلی بسیاری از نواحی بدن از جمله صورت می‌شود. جذام لپروماتوز به دیگر اشکال ضعیف‌تر عقب‌نشینی نمی‌کند.

جذام هیستوئید، یک نوع بالینی از جذام لپروماتوز است که با خوشه‌های هیستوسیت (نوعی سلول درگیر در پاسخ التهابی بدن) و یک منطقه گرنز (ناحیه‌ای از کلاژن جدا کننده ضایعه از بافت طبیعی) در بافت‌های میکروسکوپی مشاهده می‌شود.

به‌طور جهانی، متخصصان برای ارزیابی بیماران در مطالعات بالینی از طبقه‌بندی ریدلی-جاپلینگ استفاده می‌کنند. با وجود این، نظام طبقه‌بندی سازمان بهداشت جهانی به‌طور گسترده‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نظام طبقه‌بندی سازمان بهداشت جهانی، جذام در دو دسته تعریف می‌شود. طبقه‌بندی‌های سال ۲۰۰۹ سازمان بهداشت جهانی از بیماری جذام بر اساس تعداد ضایعات پوستی عبارت است از:

جذام پسی‌باسیلاری (PB)

جذام‌هایی که ضایعات پوستی دارند و متخصصان نتوانند در این ضایعات مایکوباکتریوم لِپره را شناسایی کنند در این دسته‌ قرار می‌گیرند.

جذام مالتی باسیلاری (MB)

جذام‌هایی که ضایعات پوستی دارند و متخصصان بتوانند در این ضایعات مایکوباکتریوم لِپره را شناسایی کنند در این دسته‌ قرار می‌گیرند.

با این حال، بعدها سازمان بهداشت جهانی این طبقه‌بندی‌ها را به‌دلیل نبودن خدمات مرتبط با تشخیص ضایعه‌ی پوستی، با معیارهای بالینی اصلاح کرد. در این سیستم جدید، تعداد ضایعات پوستی و اعصاب درگیر، تعیین می‌کنند که بیماران جذامی در دسته‌ی پسی‌باسیلاری (PB) یا مالتی باسیلاری (MB) قرار بگیرند. پژوهش‌گران می‌گویند اگر روی پوست بدن فرد جذامی بین ۴ یا ۵ ضایعه‌ی پوستی دیده شود، جذام از نوع پسی‌باسیلاری (PB) و اگر بیش از ۵ ضایعه‌ی پوستی دیده شود از نوع مالتی باسیلاری (MB) خواهد بود. روش ترکیبی چند دارویی که شامل سه آنتی‌بیوتیک‌های داپسون، ریفامایسین (ریفادین) و کلوفازیمین (لامپرین) است، جذام نوع مالتی باسیلاری را درمان می‌کند. برای جذام پسی‌باسیلاری نیز از همین روش استفاده می‌کنند با این تفاوت که فقط از دو داروی داپسون و ریفامایسین استفاده می‌شود و خبری از کلوفازیمین نیست.

اگر بخواهیم مقایسه‌ای بین طبقه‌بندی سازمان بهداشت جهانی و ریدلی-جاپلینگ داشته باشیم، باید بگوییم که طبقه‌ی پسی‌باسیلاری در نظام طبقه‌بندی سازمان بهداشت جهانی، جذام‌های نامشخص، شبه سل و شبه سل مرزی را در نظام طبقه‌بندی ریدلی-جاپلینگ در بر می‌گیرد و طبقه‌بندی مالتی باسیلاری نیز جذام‌های میان‌مرزی، لپروماتوز (جذام تَر) مرزی و جذام لپروماتوز را شامل می‌شود.

جذام چگونه شیوع پیدا می‌کند؟ آیا مسری است؟

پژوهش‌گران می‌گویند که مایکوباکتریوم لِپره از طریق ترشحات بینی یا قطرات خروجی از دستگاه تنفسی فوقانی و مخاط بینی از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود. با وجود این، بیماری جذام بر خلاف آنفولانزا، زیاد مسری نیست. تعدادی از پژوهش‌گران حدس می‌زنند که قطرات آلوده به مجاری بینی افراد دیگر رسیده و از آن‌جا عفونت شروع می‌شود؛ اما برخی دیگر بر این باورند که قطرات آلوده می‌توانند با ورود به شکاف‌های پوست افراد دیگر نیز باعث شروع عفونت شوند وگرنه مایکوباکتریوم لِپره نمی‌تواند پوست سالم و بدون شکاف را آلوده سازد. همان‌طوری که در بالا نیز به آن اشاره کردیم، در موارد نادری جذام از طریق تماس با حیواناتی نظیر شامپانزه‌ها ، میمون‌های مانگابی و آرمادیلوهای ۹ باند می‌تواند به انسان منتقل شود. بروز بیماری جذام در میان حیوانات، عمل ریشه‌کن کردن این بیماری در مناطق بومی را غیرممکن می‌کند.

پژوهش‌گران حوزه‌ی علم پزشکی همچنان در تلاش هستند تا روش‌های اصلی انتقال جذام را شناسایی کنند. مطالعات ژنتیکی که به تازگی انجام شده‌اند نشان داده‌اند که چندین ژن (حدود ۷) با افزایش حساسیت به جذام در ارتباط هستند. برخی پژوهش‌گران به این نتیجه رسیده‌اند که ممکن است حساسیت به جذام، ارثی باشد. دوره‌ی نهفتگی جذام از ۶ ماه تا ۲۰ سال متغیر است.

چگونه متخصصان حوزه سلامت جذام را تشخیص می‌دهند؟

پزشکان اکثر موارد جذام را با یافته‌های بالینی تشخیص می‌دهند؛ به‌خصوص از آن‌جا که بیشتر موارد فعلی جذام در مناطقی تشخیص داده می‌شوند که تجهیزات آزمایشگاهی در آن‌جا محدود است یا فاقد آن هستند. ضایعات هیپوپیگمانته (لک و پیس، تنیا ورسیکالر) و ضایعات پوستی قرمز رنگ،‌ اعصاب محیطی ضخیم شده در کنار کاهش احساس درد و لمس یا یافته‌های بالینی، همگی روش تشخیص بالینی جذام را شکل می‌دهند. می‌توان جذام مالتی باسیلاری را به کمک روش رنگ آمیزی زیل-نیلسن که باسیل اسید فست را نمایان می‌سازد یا بافت‌برداری تشخیص داد؛ اگر در این روش‌ها متخصصان نتوانند مایکوباکتریوم لِپره را شناسایی کنند، جذام از نوع پسی‌باسیلاری خواهد بود. برای تشخیص جذام می‌توان آزمایش‌های دیگری را نیز انجام داد؛ اما برای انجام برخی از آن‌ها به آزمایشگاه‌های خاص و پیشرفته نیاز است.

این آزمایش‌ها می‌توانند به‌طور دقیق نوع جذام را مشخص کنند و پزشک می‌تواند بیمار را دقیقاً در طبقه‌بندی ریدلی-جامپلینگ قرار دهد. از جمله‌ی این آزمایش‌ها که معمولاً انجام نمی‌شوند می‌توان به آزمایش لِپرومین، آزمایش ضریب فنلی گلیکولیپید-۱، آزمایش PCR و آزمایش LMIT اشاره کرد. ممکن است که برخی متخصصان حوزه‌ی سلامت آزمایش‌های دیگری را نظیر آزمایش CBC، آزمایش‌های عملکرد کبد، آزمایش کراتینین خون و نمونه‌برداری عصبی انجام دهند؛ زیرا آن‌ها می‌خواهند بدانند سایر اعضای بدن نیز درگیر عفونت شده‌اند یا خیر.

درمان جذام چیست؟

آنتی‌بیوتیک‌ها تعداد زیادی از موارد بالینی جذام را درمان می‌کنند. آنتی‌بیوتیک‌های پیشنهادی، دوز مصرفی آن‌ها و مدت زمانی که باید استفاده شوند، بر اساس شکل و طبقه‌بندی بیماری و همچنین سابقه‌ی بیماری شخص تعیین خواهند شد. همان‌طوری که پیش‌تر نیز گفتیم، روش ترکیبی چند دارویی که شامل سه آنتی‌بیوتیک‌های داپسون، ریفامایسین (ریفادین) و کلوفازیمین (لامپرین) است، جذام نوع مالتی باسیلاری را درمان می‌کند و برای جذام پسی‌باسیلاری نیز از همین روش استفاده می‌کنند با این تفاوت که فقط از دو داروی داپسون و ریفامایسین استفاده می‌شود و خبری از کلوفازیمین نیست. متخصصان معمولاً این آنتی‌بیوتیک‌ها را برای ۶ الی ۱۲ ماه یا حتی بیشتر تجویز می‌کنند تا بیماری درمان شود.

آنتی‌بیوتیک‌ها می‌توانند بی‌آنکه اثری روی بیمار باقی بماند با جذام پسی‌باسیلاری مقابله کرده و آن را درمان کنند. آن‌ها می‌توانند جلوی پیشرفت جذام نوع مالتی باسیلاری را بگیرند و مایکوباکتریوم لِپره را به‌طور کامل در بدن بیمار از بین ببرند؛ اما آسیبی که جذام پیش از مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها به بدن وارد کرده غیرقابل برگشت خواهد بود. اخیراً سازمان بهداشت جهانی پیشنهاد داده است برای بیمارانی که فقط یک ضایعه‌ی پوستی دارند استفاده از داروهای مینوسیکلین و فلوکسین مؤثر خواهد بود. مطالعه روی دیگر آنتی‌بیوتیک‌ها هم در حال انجام است و اثر آن‌ها نیز به‌زودی مشخص خواهد شد.

هر بیماری، با توجه به شرایطی که در بالا ذکر شد، یک جدول زمانی برای درمان خواهد داشت؛ پس اگر متخصص اطلاعات کافی در مورد طبقه‌بندی جذام بیمار در اختیار داشته باشد، می‌تواند یک جدول زمانی درمانی بهتر و دقیق‌تر را برای او تنظیم کند. متخصصان پزشکی معمولاً برای کاهش درد و التهاب ناشی از جذام، از داروهای استروئیدی استفاده می‌کنند؛ با وجود این، آزمایش‌های کنترل شده هنوز اثرات طولانی مدتی را روی آسیب عصبی نشان نداده‌اند.

در درمان جذام، عمل جراحی لازم نیست؛ اما وقتی که بیمار دوره‌ی درمانی خود را به اتمام برساند و در ضایعات پوستی او هیچ اثری از مایکوباکتریوم لِپره دیده نشود، می‌توان عمل جراحی را با هدف زیبایی انجام داد. همان‌طوری که پیش‌تر نیز گفته شد، جذام در مراحل پیشرفته باعث از بین رفتن برخی اندام‌ها مانند بینی و اعصاب می‌شود؛ بنابراین ممکن است پس از پایان دوره‌ی درمانی برای ترمیم آسیب‌های ناشی از جذام و زیباسازی چهره یا بازسازی اعصاب تخریب شده، بیماران درخواست عمل زیبایی داشته باشند. این یک تصمیم شخصی بوده و جزو مراحل درمان به‌شمار نمی‌رود.

همانند بسیاری از بیماری‌ها، برای جذام نیز درمان‌های خانگی پیشنهاد شده است. به عنوان مثال، برای بیماران جذامی خمیری تجویز می‌شود که از گیاه هیدروکوتیل به‌دست می‌آید یا حتی رایحه درمانی با کندر نیز برای جذام پیشنهاد شده است. لازم است که بیماران پیش از از انجام هرگونه درمان خانگی، با پزشک خود مشورت کنند؛ زیرا در مورد این روش‌ها معمولاً داده‌های علمی بسیار اندکی در دسترس است یا آن‌ها اصلاً هیچ پشتوانه‌ی علمی و معتبری ندارند.

عوارض جذام چیست؟

عوارض جذام به سرعت عمل متخصصان در تشخیص و درمان جذام بستگی دارد. اگر پزشکان بتوانند جذام را در مراحل اولیه درمان کنند، این بیماری عوارض اندکی را از خود بر جای می‌گذارد؛ اما اگر تشخیص بیماری دیر صورت بگیرد و درمان آن نیز دیر انجام شود، جذام عوارضی را به همراه خواهد داشت که ممکن است تا پایان عمر همراه فرد باشند. برخی از این عوارض در ادامه ذکر شده‌اند.

  • از دست دادن حس (معمولاً از اندام‌ها شروع می‌شود)
  • آسیب عصب‌های محیطی
  • ضعف ماهیچه‌ها
  • تخریب و از بین رفتن برخی اندم‌ها (به‌عنوان مثال، ابروها از بین می‌روند و حتی ممکن است بینی و انگشتان دست و پا نیز از بین بروند)

علاوه بر این، از دست دادن حس می‌تواند باعث بروز دردسر برای فرد بیمار شود؛ زیرا اگر قسمتی از بدن او آسیب ببیند او اصلاً متوجه نمی‌شود زیرا دردی را احساس نمی‌کند. این می‌تواند باعث بروز انواع عفونت‌ها شده و زخم‌ها نیز دیر بهبود می‌یابند.

چه کسانی جذام را درمان می‌کنند؟

اگرچه متخصصان اطفال و پزشکان مراقبت‌های اولیه معمولاً وظیفه‌ی پیگیری وضعیت بیماران جذامی را عهده‌دار هستند؛ اما متخصصان مراقبت‌های بهداشتی، معمولاً با مشاوره‌ی متخصصان بیماری‌های عفونی، متخصصان پوست و متخصصان مغز و اعصاب روند تشخیص اولیه و درمان جذام را آغاز می‌کنند. ممکن است برخی از بیماران جهت بازیابی عملکردها یا ترمیم آسیب‌های ظاهری نیاز داشته باشند با جراحان نیز مشورت کنند.

آیا پیشگیری از جذام امکان‌پذیر است؟

خودداری از تماس با ترشحات بینی یا قطرات خروجی از دستگاه تنفسی فوقانی و مخاط بینی افراد، مؤثرترین راه پیشگیری از ابتلا به جذام است. درمان فرد جذامی با آنتی‌بیوتیک‌ها نیز یکی از روش‌هایی است که مانع از شیوع بیماری و سرایت آن به دیگر افراد می‌شود. پژوهش‌گران بر این باورند افراد خانواده به دلیل آن‌که در معرض ترشحات خروجی از بدن یکدیگر قرار دارند، اگر در میان آن‌ها فرد جذامی درمان نشده‌ای وجود داشته باشد، ۸ برابر بیش از سایرین در معرض ابتلا به این بیماری هستند. جذام یک بیماری وراثتی نیست؛ اما مطالعات جدید نشان داده‌اند که ممکن است این بیماری رشه‌ی ژنتیکی داشته باشد.

ممکن است بسیاری از مردم در سرتاسر جهان در معرض جذام باشند اما واقعیت این است که این بیماری زیاد مسری نیست. پژوهش‌گران می‌گویند حتی اگر در معرض بیماری قرار بگیرید ممکن است به آن مبتلا نشوید. مطالعات بعدی نشان داده‌اند که ابتلای فرد به این بیماری تا حد زیادی به آرایش ژنتیکی فرد بستگی دارد. در ایالات متحده هر سال ۲۰۰ الی ۳۰۰ بیمار جذامی جدید شناسایی می‌شود که اکثر آن‌ها در سفرهای خارجی در معرض این بیماری قرار گرفته‌اند. بیشتر موارد جدید ابتلا به جذام در مناطق گرمسیری یا نیمه گرمسیری (مانند برزیل، هند و اندونزی) دیده می‌شوند. سازمان بهداشت جهانی گزارش داده است که سالانه بین ۵۰۰ هزار تا ۷۰۰ هزار مورد جدید ابتلا به جذام در سرتاسر جهان گزارش می‌شود و از سال ۱۹۸۵ تا به امروز نیز ۱۴ میلیون نفر از این بیماران درمان شده‌اند.

در حال حاضر هیچ واکسنی برای پیشگیری از جذام وجود ندارد؛ اما استفاده از واکسن ب‌.ث.‌ژ به تنهایی یا در کنار HKML ممکن است در برابر جذام ایمنی ایجاد کند یا عفونت را به‌طور کامل از بین ببرد یا دوره درمان را کوتاه کند. متأسفانه واکسن ب.ث.ژ فقط در بعضی کشورها در دسترس است و در حال حاضر برنامه‌ای برای گسترش این واکسن وجود ندارد. حیواناتی نظیر شامپانزه‌ها ، میمون‌های مانگابی و آرمادیلوهای ۹ باند به ندرت مایکوباکتریوم لِپره را به انسان منتقل می‌کنند؛ اما پیشنهاد می‌شود که از تماس فیزیکی با این حیوانات در طبیعت خودداری کنید؛ زیرا آن‌ها عامل عفونت‌های بومی بسیاری هستند.

اتفاقات پس از درمان جذام

آن‌چه که پس از درمان جذام بر جای می‌ماند به سطح بیماری و تشخیص و درمان به موقع آن توسط متخصصان بستگی دارد. به‌عنوان مثال، تشخیص و درمان به‌موقع این بیماری از آسیب  به بافت‌های بدن جلوگیری کرده و فرد بیمار بعداً زندگی نسبتاً نرمالی خواهد داشت. اما اگر عفونت در بدن بیمار گسترش یابد و بیماری پیشرفت کند، آسیب‌های غیرقابل جبرانی در بدن بیمار بر جای می‌گذارد که می‌توانند سبک زندگی فرد را دچار تحول کنند و آن را برای همیشه تغییر دهند.

منبع
MedicineNet

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا