چگونه رنگها روی روحیه و رفتار ما تأثیر میگذارند؟
فهرست...
رنگ، پدیدهای است که از نور حاصل میشود؛ اما میتواند روی روحیه و رفتار ما نیز تأثیرگذار باشد.
چشم انسان، فقط قادر است باریکهای از نور را ببیند که در کیهان منتشر میشود. نور سفیدی که از خورشید و سایر منابع نوری منتشر میشود رفتاری دوگانه دارد که به رفتار «موجی-ذرهای» مشهور است. در این مقاله ما به رفتار ذرهای نور کاری نداریم، این رفتار موجی نور است که مورد بحث قرار میگیرد؛ زیرا طول موجهای مختلف نور باعث پدید آمدن رنگهای مختلف میشوند. اگر مادهای بخشی از طول موج مرئی نور (بین ۳۸۰ تا ۷۴۰ نانومتر) را جذب کند یا به اصطلاح عبور دهد، آن ماده رنگی خواهد بود و رنگ آن نیز بستگی به طول موجهایی دارد که عبور داده یا نداده است.
این یک تعریف کلی از رنگ بود. ما در این مقاله قصد داریم تأثیراتی را که این رنگها روی رفتار و روحیهی ما انسانها میگذارند بررسی کنیم؛ زیرا رنگهای مختلف میتوانند حالات ما را تغییر دهند یا نشان دهندهی شخصیت ما باشند. با مجلهی دانستنی کیمازی همراه باشید تا با هم جنبهی روانشناسی رنگها را بررسی کنیم و اثرات رنگهای مختلف روی انسانها را بررسی کنیم.
روانشناسی رنگ، به مطالعهی چگونگی تأثیر رنگ روی رفتار، حالات و فعالیتهای فیزیولوژیکی انسانها میپردازد. رنگها روی گزینههای خرید، احساسات و حتی خاطرات ما اثرگذار هستند. ایدههای مرتبط با روانشناسی رنگ، بهشدت در زمینههای طراحی و بازاریابی پیادهسازی میشوند. شرکتها برای محصولات خود رنگهایی را انتخاب میکنند که باور دارند مشتریان را به خرید محصولات ترغیب میکنند و موجب برندشناسی میشوند. برای درمان برخی بیماریهای خاص نیز از روش رنگ درمانی استفاده میشود. پیش از آنکه به سراغ بررسی اثرات رنگ روی رفتارها و حالات انسانها برویم، ابتدا به بررسی چگونگی دیدن رنگها توسط چشم میپردازیم.
چگونه رنگها را میبینیم؟
مغز و چشم انسان در یک همکاری بینظیر، نور را به رنگ ترجمه میکنند. گیرندههای نوری موجود در چشم، پیامهایی را به مغز ارسال میکنند که باعث ایجاد احساسات رنگ میشود. آیزاک نیوتن نخستین فردی بود که متوجه شد رنگ، ویژگی ذاتی اشیاء نیست؛ بلکه اشیاء فقط برخی نورها را جذب میکنند و سایرین را بازتاب میدهند. چشم ما قادر است رنگهایی را ببیند که توسط اشیاء بازتاب میشوند. بنابراین، قرمزی در سیب نیست؛ بلکه سطح سیب طول موجهای قرمز را بازتاب میکند و سایرین را جذب میکند. جسمی که سفید است، تمام طول موجهای مرئی نور را بازتاب میدهد و جسم سیاه، تمام طول موجهای مرئی را جذب میکند.
قرمز، سبز و آبی رنگهای اصلی طیف رنگی بهشمار میروند. با ترکیب مقدار دقیق و برابری از نورهای قرمز، آبی و سبز میتوان نور سفید را ایجاد کرد. با ترکیب مقادیر مختلفی از نورهای آبی، قرمز و سبز نیز میتوان تمام رنگهای طیف مرئی نور را ایجاد کرد. شبکیهی چشم که بهعنوان بخشی از مغز در نظر گرفته میشود، توسط میلیونها سلول حساس به نور پوشیده شده است که برخی از آنها استوانهای شکل بوده و برخی دیگر مخروطی هستند. این گیرندههای حساس، نور را دریافت میکنند و آن را به تکانههای عصبی تبدیل کرده و از طریق اعصاب بینایی به قشر مغز عبور میدهند.
آیا تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که چرا دید محیطی شما نسبت به دید جلویی کمتر واضح و رنگارنگ است؟ دید محیطی به دیدن اشیایی گفته میشود که در کانون دید قرار ندارند، دلیل واضح و رنگارنگ نبودن دید محیطی نیز سلولهای استوانهای و مخروطی هستند. سلولهای گیرندهی استوانهای بیشتر در لبهی شبکیه هستند و در هر چشم، بیش از ۱۲۰ میلیون سلول استوانهای وجود دارد. استوانهایها دادههایی که بیشتر سیاه و سفید هستند را به مغز منتقل میکنند و از آنجایی که سلولهای استوانهای در مقایسه با سلولهای مخروطی نسبت به نور ضعیف حساستر هستند، شما بخش زیادی از دید رنگی خود را در نور ضعیف از دست میدهید و دید محیطی شما کمتر رنگی خواهد بود. وقتی که شما به اتاق تاریکی وارد میشوید، این سلولهای استوانهای هستند که چشم را برای شرایط کم نوری تنظیم میکنند.
سلولهای مخروطی در میانهی شبکیه قرار دارند و تعداد آنها در مقایسه با سلولهای استوانهای کمتر است. در هر چشم ۶ میلیون سلول مخروطی وجود دارد که سطوح بالاتر شدت نور را به مغز منتقل میکنند و باعث ایجاد احساس رنگ و وضوح دید میشوند. سلولهای مخروطی سه نوع هستند که هر کدام از آنها به طول موجهای بلند، متوسط و کوتاه نور حساس هستند. این سلولها با همکاری سلولهای عصبی، اطلاعات کافی را به مغز منتقل میکنند تا بتواند رنگها را تفسیر کرده و آنها را نامگذاری کند. چشم انسان، رنگهای گرم را بیش از رنگهای سرد درک میکند؛ زیرا دو سوم سلولهای مخروطی چشم طول موجهای بلندتر نور (قرمزها، نارنجیها و زردها) را پردازش میکنند.
حدود ۸ درصد از مردان و ۱ درصد از زنان به انواع مختلف نقصان رنگی دچار هستند. اغلب افرادی که نقصان رنگی دارند از این موضوع که رنگهای دیده شده توسط چشمان آنها ممکن است با سایرین متفاوت باشد آگاهی ندارند. برخی از افراد رنگ را درک میکنند؛ اما این رنگها به شیوههای متفاوتی به مغز منتقل میشوند. شایعترین نوع نقصان رنگی، دورنگی سبز و قرمز است. چشم افرادی که مبتلا به این نقصان هستند نمیتواند سبز و قرمز را تشخیص دهد. نقصانهای دیگری نیز در مورد جفت رنگها شایع هستند؛ همچنین تعداد کمی از افراد به کوررنگی کامل مبتلا هستند و نمیتوانند رنگها تشخیص دهند.
پرندگان، ماهیها و دیگر پستانداران نیز میتوانند تمام طیف مرئی را درک کنند. برخی حشرات مانند زنبورها میتوانند رنگهای فرابنفش که برای چشم انسان قابل دیدن نیستند را ببینند. در حقیقت، استتار رنگی یکی از روشهای بقای مورد علاقهی طبیعت است و عملکرد آن به توانایی تشخیص رنگ توسط شکارچی بستگی دارد. انتظار میرود که شکارچی با تطبیق رنگی که طعمه انجام میدهد گول بخورد. تا چندی پیش گمان میرفت که سگها توانایی دیدن رنگها را ندارند اما مطالعاتی که بهتازگی صورت گرفته نشان میدهد که سگها میتوانند میان آبی و قرمز تفاوت قائل شوند و تفاوتهایی ظریف در سایهی آبی و بنفش را تشخیص دهند.
درک رنگ
روانشناسی رنگها تقریباً شاخهای جدید از مطالعات بوده که هم اکنون با چالشهای مختلفی مواجه است. یکی از مشکلات این است که وقتی قرار است روی موضوعی مطالعه انجام شود دقیقاً چگونه باید اثر رنگ را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که افراد مختلف ایدهها و پاسخهای متفاوتی در مورد رنگها دارند، باید گفت که ادراک رنگ، امری ذهنی است. چندین عامل هستند که روی درک رنگها اثر میگذارند؛ همین موضوع باعث میشود که نتوان اثر رنگها روی احساسات و رفتارها را به تنهایی اندازه گرفت. عواملی که روی درک رنگها اثر میگذارند عبارتند از: سن، جنسیت و فرهنگ.
به عنوان مثال، در برخی فرهنگها رنگ سفید نشانهی خوشبختی و خالص بودن است. آیا زمانی که یک زن لباس سفید عروسی بر تن میکند، خوشحالی او بهخاطر ازدواج کردن است یا رنگ سفید روی او اثر گذاشته است؟ ممکن است برای فردی از فرهنگ دیگر، سفید نشانهی غم و اندوه باشد؛ زیرا شاید در آن فرهنگها سفید نشانهی مراسم خاکسپاری و مرگ باشد. وقتی که ما در مورد تأثیر رنگها روی رفتارها و روحیهی افراد پژوهش میکنیم، لازم است که عوامل این چنینی را نیز مدنظر قرار دهیم؛ زیرا روی درک ما از رنگها تأثیرگذار هستند.
ارتباط رنگها با رفتارها
تا به این لحظه هیچ ارتباط مستقیمی میان رنگ و رفتار در انسانها شناسایی نشده است. با وجود این، در جامعه و میان مردم در مورد برخی رنگها نمادسازی شده است. رنگهای قرمز، نارنجی و زرد که با عنوان رنگهای گرم نیز شناخته میشوند، نمایانگر برخی حالات و رفتارهای هیجانی هستند. رنگهای سرد که در قسمت انتهایی طیف مرئی هستند، شامل آبی، بنفش و سبز میشود. این رنگها با خنکی، آرامش و آسودگی شناخته میشوند. نمادسازی رنگی بیشتر در زمینهی طراحی گرافیکی و نشریهها مورد توجه قرار میگیرد تا برخی احساسات را برانگیخته کنند. برخی پژوهشها نشان دادهاند که ممکن است رنگها در برخی از افراد فارغ از جنسیت، سن و فرهنگ، روی فیزیولوژی، رفتارها و حالات تأثیرگذار باشند. در ادامه به بررسی رنگهای مشهور و ویژگیهای آنها و همچنین تأثیرات احتمالی آنها روی روحیه و رفتار انسانها میپردازیم.
رنگ قرمز
ایدهها، نگرشها و احساساتی که با رنگ قرمز در ارتباط هستند عبارتند از:
- گرمی
- عشق
- شجاعت
- پرخاشگری
- خشم
قرمز، بلندترین طول موج در طیف نور مرئی را دارا است. در فرهنگها و جوامع غربی، قرمز نشانهی شجات، چیرگی و قدرت است. همچنین قرمز نماد خطر بوده و مشاهدهی آن موجب آگاهی میشود. قرمز در چراغهای راهنمایی و رانندگی، به رانندگان هشدار میدهد که باید توقف کنند. برخی از حیوانات مانند مارها، قرمز رنگ هستند که این نشانهی خطرناکی و کشنده بودن آنان است. همچنین قرمز موجب برانگیختگی شور و اشتیاق میشود و میتواند ما را به جنگ یا پاسخ جنگی ترغیب کند. وقتی ما رنگ قرمز را مشاهده میکنیم، احساس خطر میکنیم و موقعیت را تهدید کننده میبینیم و همین موضوع موجب تحریک آمیگدال مغز شده و این بخش نیز غریزهی دفاعی و جنگی ما را فعال میکند؛ به همین دلیل ما میجنگیم یا فرار میکنیم.
گفته میشود که قرمز موجب افزایش سرعت سوخت و ساز بدن و افزایش فشار خون میشود؛ این دو عامل نیز برای مواجه با خطر در موقعیتهای تهدیدآمیز مورد نیاز هستند.
رنگ آبی
ایدهها، نگرشها و احساساتی که با رنگ آبی در ارتباط هستند عبارتند از:
- اعتماد
- تأثیرگذاری
- خنکی
- امنیت
- غم و اندوه
آبی، با آرامش و خونسردی در ارتباط است. این رنگ نمادی از منطق، هوش و ارتباطات است و موجب کاهش اضطراب میشود. این رنگ با دمای پایین و ضربان آرام قلب در ارتباط است. آبی یعنی گرم نبودن، فاصلهی احساسی و بیتفاوتی. آبی به گونهای نیز نماد غم و اندوه است؛ اما طبق نظرسنجیهای جهانی، این رنگ برخلاف وجههی منفی، بهعنوان محبوبترین رنگ انتخاب شده است.
برخی پژوهشهای انجام شده نشان دادهاند که نور آبی میتواند ریتم شبانهروزی یا چرخهی خواب و بیداری ما را تنظیم کند. طول موجهای آبی نور خورشید مانع از آزاد شدن ملاتونین در غدهی کاجی در طول روز میشوند. ملاتونین نام هورمونی است که اگر آزاد شود به بدن میگوید وقت خوابیدن است. نور آبی بهگونهای موجب بیدار ماندن ما میشود.
رنگ زرد
زرد، رنگی پویا و زنده بوده و با احساسات زیر در ارتباط است:
- انرژی
- امید
- افتخار
- ترس
- شکنندگی
زرد، رنگی درخشان و پویا است و چشم ما این رنگ را سادهتر از سایرین میبیند. زرد با خوشبختی و دوستی در ارتباط است و نشان دهندهی صلاحیت داشتن است. زرد همان رنگی است که موجب خلاقیت و خوشبینی میشود. همانطوری که گفته شد چشم ما به سادگی رنگ زرد را میبیند، به همین دلیل این رنگ توجه را به خود جلب میکند و در بسیاری مواقع، نماد هشدار است. از این رنگ در کنار سیاه در علائم ترافیکی استفاده میشود؛ همچنین اتوبوسهای مدرسه و تاکسیها نیز زرد هستند تا بهراحتی توجه را به خود جلب کنند. جالب است بدانید که زرد، گاهی نماد ترس و عدم شجاعت یا حتی بیماری است.
رنگ سبز
سبز نماد زندگی در طبیعت است و با احساسات و رفتارهای زیر در ارتباط است:
- سلامتی
- رحم و دلسوزی
- لطف
- هدف و آرزو
- بیارادگی
نور سبز در طیف مرئی نور، بین زرد و آبی قرار دارد و نمایانگر تعادل است. سبز، رنگ بهار و نو شدن طبیعت است و معمولاً با رشد، زندگی، حاصلخیزی و طبیعت در ارتباط است. سبز، نمایانگر امنیت بوده و با رفاه، ثروت، خوششانسی و امور مالی نیز مرتبط است. سبز به عنوان رنگی آرامشبخش و تسکین دهنده شناخته میشود و اثر آرامشبخشی آن موجب کاهش اضطراب میشود. در کنار تأثیرات مثبت، سبز میتواند نشان دهندهی حرص و طمع، حسادت، بیعلاقگی و رخوت باشد.
رنگ نارنجی
نارنجی یعنی پاییز. پاییز برای بسیاری از ماه فصلی سرشار از غم اندوه است؛ اما جالب است بدانید که نارنجی بهعنوان رنگ گرم، با موارد زیر در ارتباط است:
- عقل
- لذت
- میل
- غرور
- تنهایی
نور نارنجی در طیف مرئی نور، بین قرمز و زرد قرار دارد. گفته میشود این رنگ ترکیبی از ویژگیهای کیفی رنگ قرمز به عنوان یک رنگ پر انرژی و رنگ زرد به عنوان رنگی احساسی است. نارنجی نماد گرمی، اشتیاق داشتن و تشویق کردن است. جالب است بدانید که تماشای بیش از حد نور نارنجی موجب گرسنگی شده و اشتها را افزایش میدهد. همچنین این باور وجود دارد که نور نارنجی میتواند موجب افزایش فعالیتهای ذهنی و ذکاوت شود. در پژوهشهای انجام شده مشخص شد که قرار گرفتن در معرض نور نارنجی موجب بهبود قدرت شناختی شده و سطح هشدار را بالا میبرد. سایههای روشن رنگ نارنجی به عنوان نشانهی خوشآمد گویی و سایههای تیرهتر آن نشانهی عدم صداقت هستند.
رنگ بنفش
بنفش، دارای طول موج کوتاه و فرکانس زیاد است و آخرین رنگ طیف مرئی نور است. این رنگ با نگرشها و ایدههای زیر در ارتباط است:
- ثروت
- کرامت
- عقل
- غرور
- بیحوصلگی
بنفش، کوتاهترین طول موج را در میان تمام نورهای مرئی دارد و از ترکیب نورهای قرمز و آبی ایجاد میشود و نمایانگر اشرافیت، قدرت و سلطنت است. بنفش با ثروت، کیفیت و ارزش در ارتباط است و میتوان گفت با معنویت، مقدس بودن و برازندگی نیز مرتبط است. بنفش روشن نشان دهندهی عشق و عاشقی و ظرافت است؛ اما بنفش تیره نماد غم، ترس و دلهره است.
رنگ صورتی
صورتی به عنوان رنگی جذاب و جالب شناخته میشود و با موارد زیر در ارتباط است:
- شادی
- شیرینی
- آرامش
- انفعال
- بیارادگی
در جوامع و فرهنگهای مختلف، صورتی رنگی زنانه است و میان دختران به خصوص دختران خردسال محبوبیت بالایی دارد. این رنگ محبوب با خوشبختی، عشق، بازیگوشی و گرمی مرتبط است و نماد نظم و نزدیکی بهشمار میرود. صورتی روشن نشاندهندهی احساسی بودن و خوشرویی است؛ اما صورتی تیره نشان دهندهی اشتیاق و معاشقه است. گفته میشود که صورتی اثر آرامشبخش دارد و حتی در بسیاری از زندانها سلولهایی با دیوارهای صورتی وجود دارد که برای کنترل خشم، زندانیان را به این سلولها میفرستند. همچنین گفته میشود که این رنگ با عدم بلوغ، ضعف جسمی و عدم اعتماد به نفس نیز مرتبط است که از وجهههای منفی این رنگ بهشمار میروند.
رنگ سیاه
سیاه با موارد زیر ارتباط دارد:
- پرخاشگری
- تاریکی
- امنیت
- سرما
- پوچی
سیاه، تمام طول موجهای طیف مرئی نور را جذب میکند و هیچکدام را بازتاب نمیدهد. سیاه هیچ رنگی را بازتاب نمیدهد و اگر به سایر رنگها اضافه شود، سایههای تیرهتر آن رنگها را تولید میکند. معمولاً رنگی اسرار آمیز تلقی میشود و در بسیاری از فرهنگها با ترس، مرگ، ناشناختهها و شرارت در ارتباط است. رنگ سیاه نشان دهندهی استقلال و جدیت بوده و باور عمومی بر این است که این رنگ اثرات منفی دارد. با وجود این، سیاه یکی از محبوبترین رنگهای جهان است و در بسیاری از محصولات بهخصوص خودروها از این رنگ استفاده میشود.
رنگ سفید
سفید، به عنوان رنگی برای پاکی و خالص بودن شناخته میشود. همچنین این رنگ با موارد زیر در ارتباط است:
- کامل بودن
- بیباری
- تمیزی
- خوبی
- سردی
سفید، رنگ مخالف سیاه بوده و تمام طول موجهای مرئی نور را بازتاب میدهد و هیچکدام را جذب نمیکند وقتی که سفید به رنگ سیاه افزوده شود، موجب روشنتر شدن رنگ سیاه میشود. در فرهنگها و جوامع شرقی، سفید با غم و اندوه و مرگ در ارتباط است؛ اما در فرهنگها و جوامع غربی، این رنگ نشان دهندهی خلوص، معصومیت و بیباری است. همچنین رنگ سفید با امنیت، حالات روحی و ایمان داشتن در ارتباط است. البته سفید با برخی چیزهای منفی مانند انزوا، پوچی و احساس عدم دسترسی نیز در ارتباط است. جالب است بدانید که اگر مدت زمان زیادی در اتاقی با دیوارها و کف و سقف سفید بمانید و لباس سفید نیز بر تن داشته باشید این امکان وجود دارد که دیوانه شوید.
ارتباط جدایی ناپذیر رنگها و احساسات
همانطوری که پیشتر نیز گفتیم، باید این موضوع را در نظر بگیرید که درک رنگ، امری ذهنی است؛ یعنی ممکن است رنگی خاص باعث ایجاد حس خوب و شاد در برخی افراد شود اما از سوی دیگر، حس غمزدگی و ناامیدی را در سایرین ایجاد کند. این احساسات به فرهنگها و تجربههای گذشتهی افراد نیز بستگی دارند. رنگها و ویژگیهای آنان بهصورت جهانی مورد توافق نیستند و هنوز شواهدی مبنی بر اثرگذاری مستقیم رنگها روی حالات افراد در دسترس نیست؛ اما باید این موضوع را بدانید که رنگها میتوانند روی احساسات افراد تأثیر بگذارند ولی تأثیر آن در یک فرد با دیگری متفاوت است. فرقی نمیکند که شما در کدام فرهنگ و جامعه رشد کردهاید، در هر کجا که هستید باید این را بدانید که رنگها روی شما و رفتارتان اثر میگذارند. ویژگیهایی که برای هر رنگ گفته شد، شایعترین هستند و افراد بسیاری با دیدن رنگها آنها را تجربه میکنند.