بیماری‌هاپزشکیدانستنی های سلامت
موضوعات داغ

افسردگی: علائم، درمان و هر آنچه که باید بدانید

افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی در بین مردم جهان است که در اثر عوامل مختلفی رخ می‌دهد و می‌تواند گذرا یا مزمن باشد.

همه غم را تجربه کرده‌اند؛ اما همه افسردگی را تجربه نکرده‌اند. در حقیقت، اگر تا به حال افسرده نشده‌اید، به احتمال زیاد درک دقیقی از نحوه زندگی با این بیماری پیچیده روانی ندارید. افسردگی یک بیماری موذیانه است. این امر نه تنها بر روحیه شما، بلکه بر توانایی شما در احساس، فکر کردن و عملکرد شما نیز تأثیر می‌گذارد. احساس لذت را از بین می‌برد، راه‌های ارتباط با دیگران را می‌بندد، خلاقیت را خفه می‌کند و در بدترین حالت، روزنه‌های امید را می‌بندد. افسردگی اغلب باعث درد عاطفی عمیق نه تنها برای فردی که آن را تجربه می‌کند؛ بلکه برای خانواده و دوستان نزدیک آن شخص نیز می‌شود.

مولی کاشوک، دانشجوی ارشد ۲۱ ساله ارشد کالج در کلرمونت کالیفرنیا می‌گوید:

مردم فکر می‌کنند که افسردگی نوعی تنبلی یا عدم اراده برای تغییر است؛ اما واقعاً این‌گونه نیست. افسردگی کاری می‌کند که شما به این باور برسید که واقعاً تغییر برای شما امکان‌پذیر نیست. شخص افسرده، واقعاً باور دارد که در تاریکی قاطعی گیر کرده‌ که هرگز از بین نمی‌رود.

افسردگی: باورهای غلط در برابر روش‌های درمانی مفید

متأسفانه افراد زیادی مانند کاشوک هستند که دقیقاً می‌دانند افسردگی به چه معناست. بر اساس برآورد مؤسسه ملی سلامت روان، حدود ۱۷.۳ میلیون نفر یا ۷ درصد از بزرگ‌سالان در ایالات متحده حداقل یک دوره افسردگی عمده در سال گذشته داشته‌اند که این امر باعث شده تا افسردگی به یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی در ایالات متحده تبدیل شود.

علاوه بر این، یک گزارش جدید از مؤسسه Mental Health America که یک سازمان غیرانتفاعی (ناسودبر) است، آمار‌های شگفت‌انگیزی را در مورد یکی از نگران‌کننده‌ترین علائم افسردگی ارائه می‌دهد. نگران کننده‌ترین علامت افسردگی «خودکشی» است.

بر اساس گزارش وضعیت بهداشت روانی در آمریکا در سال ۲۰۲۱ میلادی، افکار خودکشی در بزرگ‌سالان بین سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ و سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ حدود ۰.۱۵ درصد (۴۶۰ هزار نفر دیگر) افزایش یافته است. هنوز آمار جدیدتری از سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ در دسترس نیست و انتظار می‌رود که به دلیل وقوع همه‌گیری بیماری کووید ۱۹ در این سال‌ها و قرنطینه‌های گسترده، آمار خودکشی همچنان در این سال‌ها روند افزایشی داشته باشد.

هنوز هم روزنه‌ی امیدی باقی است. اگرچه هیچ درمانی برای افسردگی وجود ندارد؛ اما بسیاری از گزینه‌های درمانی مؤثری وجود دارند که اگر با بیماری دست و پنجه نرم می‌کنید، یکی از آن‌ها به شما کمک می‌کند تا بهبود پیدا کنید. بر اساس گزارشی در مجله Neuropsychiatric Disease and Treatmentکه به‌صورت آنلاین در ۲۲ فوریه ۲۰۱۹ منتشر شد، تقریباً دو سوم افرادی که با افسردگی زندگی می‌کنند، مراقبت‌های مورد نیاز خود را دریافت نمی‌کنند و برای درمان هم هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند.

علائم و نشانه‌ها: چگونه افسردگی را تشخیص دهیم؟

اگر غم و اندوه به تنهایی معیار مناسبی برای تشخیص افسردگی نیست، پس معیارهای تشخیص افسردگی چه هستند؟ طبق اطلاعات ارائه شده از سوی انجمن روان‌پزشکی آمریکا، با توجه به راهنمای Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM-5) که راهنمای تشخیصی اکثر متخصصان سلامت روان است، اگر حداقل به مدت دو هفته، تقریباً هر روز در بیشتر طول روز حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کرده‌اید، ممکن است به اختلال افسردگی اساسی (MDD) مبتلا باشید که به آن افسردگی بالینی نیز گفته می‌شود.

آیا شما:

  • مدام احساس می‌کنید که اشکتان دم مشک است؟ احساس می‌کنید پوچ یا بی‌ارزش هستید؟
  • به کار، سرگرمی‌ها، دوستان، خانواده و سایر چیز‌هایی که قبلاً از آن‌ها لذت می‌بردید علاقه یا لذت چندانی ندارید؟
  • اگر رژیم ندارید۷ متوجه کاهش یا افزایش اشتها و در نتیجه کاهش یا افزایش وزن خود شده‌اید؟
  • غالباً بدون دلیل مشخص احساس بی‌حالی یا خستگی می‌کنید؟
  • در تمرکز یا تصمیم‌گیری مشکل دارید؟
  • علائم بی‌قراری یا اضطراب از خود نشان می‌دهید؟ یا برعکس، آهسته‌تر از حد معمول حرکت می‌کنید یا صحبت می‌کنید؟
  • با بی‌خوابی مبارزه می‌کنید یا زیاد می‌خوابید؟
  • آیا افکار مکرر خودکشی یا مرگ دارید؟

دستورالعمل DSM-5 می‌گوید: برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی، یکی از علائم شما باید تغییرات خلق و خو یا از دست دادن علاقه یا لذت باشد. این علائم در شرایط بسیاری ممکن است خود را نشان دهند؛ بنابراین علائم شما نباید به دلیل سوء مصرف مواد یا یک بیماری مانند مشکلات تیروئید، تومور مغزی یا کمبود تغذیه باشد.

افسردگی

البته طبیعی است که هر یک از ما این علائم را به‌طور موقت (برای ساعت‌ها یا حتی روز‌ها) گاه‌به‌گاه داشته باشیم. تفاوت علائم گذرا با افسردگی در این است که در افسردگی، علائم همچنان ادامه دارند و عملکرد عادی را مشکل می‌کنند.

اگر فکر می‌کنید ممکن است افسرده باشید، اولین قدم این است که با پزشک مراقبت‌های اولیه خود، یک روان‌پزشک یا یک روان‌درمان‌گر تماس بگیرید. اگر تمایلی به مشورت با یک متخصص ندارید، در تلفن همراه یا رایانه خود عبارت «افسردگی» یا «افسردگی بالینی» را در گوگل سرچ کنید و پیوند‌هایی را به یک تست افسردگی معتبر بالینی که به‌عنوان پرسش‌نامه سلامت بیماران PHQ-9 شناخته شده است، بیابید. اگرچه این آزمایش برای انجام توسط یک متخصص طراحی شده است؛ اما این آزمایش کوتاه و ساده است که می‌توانید خودتان هم آن را انجام دهید. آزمایش را انجام دهید و بلافاصله می‌توانید ببینید آیا نمره شما نشان می‌دهد که ممکن است افسردگی داشته باشید یا خیر.

نکته مهم: اگر مشکوک به افسردگی هستید، یا اگر از علائم خود احساس ناراحتی می‌کنید و افکار خودکشی دارید، فقط باید صحبت کنید، از مشاوره کمک بخواهید. آن دسته از افرادی که نگران اقدامات خطرناکی مانند خودکشی هستند، باید فوراً با خط تلفن ویژه خودکشی (خط تلفن سه رقمی ۱۲۳ در جهت اورژانس‌های اجتماعی که خودکشی نیز بخشی از آن است به‌صورت شبانه‌روزی به ارائه خدمات می‌پردازد. همچنین شماره‌ ۱۴۸۰ برای مشاوره تلفنی رایگان از ساعت ۶ صبح تا ۹ شب از سراسر کشور قابل دسترس است) تماس بگیرند یا به اورژانس مراجعه کرده و یا با دوستان و اعضای خانواده خود تماس بگیرند.

انواع مختلف افسردگی چیست؟

علاوه بر افسردگی بالینی یا MDD، انواع دیگری از افسردگی نیز وجود دارند، از جمله:

اختلال افسردگی مداوم (PDD): این اختلال که پیش‌تر با نام «دیستیمیا» شناخته می‌شد، در افرادی تشخیص داده می‌شود که حداقل دو سال از بروز علائم افسردگی اساسی در آن‌ها می‌گذرد. ممکن است PDD علائم شدید یا متوسطی داشته باشد. همچنین ممکن است در فردی به‌طور هم‌زمان هم PDD و هم MDD وجود داشته باشد که حالتی به‌نام «افسردگی مضاعف» را ایجاد می‌کند. افراد مبتلا به PDD غالباً به‌عنوان افراد مبتلا به اختلال قابل درمان، بدبین، عصبی و مودی (عدم ثبات تصمیمات و حالات) تلقی می‌شوند.

اختلال دوقطبی: اختلال دو قطبی که قبلاً «بیماری افسردگی شیدایی» نامیده می‌شد، با خلق و خو‌هایی که بین اوج شدید (شیدایی) و پایین (افسردگی) می‌چرخند، مشخص می‌شود. اغلب افراد دوره‌هایی از حالت طبیعی بین این دو حالت دارند. اختلال دوقطبی ۲.۸ درصد از بزرگسالان ایالات متحده یا بیش از ۶ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اختلال عاطفی فصلی (SAD): اختلال عاطفی فصلی نوعی افسردگی است که هر سال در یک زمان خاص رخ می‌دهد. این نوع افسردگی معمولاً در پاییز شروع می‌شود و تا زمستان ادامه می‌یابد. SAD با تغییر در نور خورشید همراه است و اغلب با افزایش خواب، افزایش وزن و میل شدید به غذا‌های حاوی کربوهیدرات همراه است.

اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی (PMDD): این اختلال، نوع جدی‌تری از سندروم پیش از قاعدگی (PMS) است. PMDD معمولاً یک یا دو هفته قبل از عادت ماهانه ایجاد می‌شود و دو یا سه روز پس از شروع قاعدگی از بین می‌رود.

افسردگی پس از زایمان (PPD): این نوع افسردگی در مادرانی که علائم افسردگی اساسی را بلافاصله پس از زایمان تجربه می‌کنند، تشخیص داده می‌شود. PPD معمولاً به ترکیبی از عوامل مربوط می‌شود؛ از جمله تغییرات شدید در سطح هورمون‌ها پس از زایمان. در این نوع افسردگی، احساساتی مانند غم شدید، اضطراب یا خستگی بسیار قوی‌تر و طولانی‌تر از علائم افسردگی بچه هستند. از نظر فیزیکی، بچه داشتن طاقت‌فرسا بوده و از نظر احساسی و ذهنی نیز امری مشکل است؛ بنابراین اضطراب، خستگی و افسردگی دقیقاً پس از به دنیا آمدن بچه، موضوعی رایج میان والدین است. این پدیده را معمولاً «افسردگی بچه» می‌نامند.

افسردگی: تشخیص علائم غیر معمول

افسردگی

یکی از دلایلی که تشخیص افسردگی دشوار است این است که علائم آن در افراد مختلف بسیار متفاوت است و گاهی اوقات با علائم غیر معمول هم‌پوشانی دارد. به‌عنوان مثال، برخی از افراد افسرده ممکن است با رفتار ناراضی، ناراحت یا تحریک‌پذیر این بیماری را نشان دهند. بر اساس گزارشی که ۲۸ فوریه ۲۰۱۷ میلادی، در مجله Psychiatric Times منتشر شد، تجاوز یا سایر اعمال خشونت آمیز می‌توانند زمینه‌ساز پدیده‌ای به‌نام «افسردگی خاموش» باشند. شاید تعجب کنید که افسردگی ممکن است به‌صورت خشم ظاهر شود. این حالت در ابتدا تعجب‌برانگیز به‌نظر می‌رسد؛ زیرا تصویر ما از افسردگی شامل غم و اندوه است. باید این را در نظر بگیرید که چندین عامل زمینه‌ای، از جمله سوء مصرف الکل یا مواد و آسیب‌های دوران کودکی، می‌توانند باعث ایجاد افسردگی همراه با خشم شوند.

به‌طور مشابه، فردی که اضطراب را تجربه می‌کند در معرض خطر بالای افسردگی قرار دارد و بالعکس. اگرچه دلیل آن مشخص نیست؛ اما اتحاد ملی بیماری‌های روانی گزارش می‌دهد که تا ۶۰ درصد از افراد مبتلا به اضطراب نیز علائم افسردگی را نشان می‌دهند. همین امر در مورد افراد مبتلا به افسردگی که علائم اضطراب دارند نیز صدق می‌کند. کارشناسان می‌گویند اغلب یک زمینه ژنتیکی برای این اختلالات هم‌زمان وجود دارد.

بر اساس مجله Journal of Clinical Psychiatry، افسردگی همچنین ممکن است به‌صورت یک حالت روانی ظاهر شود؛ بدین معنا که به‌جای این‌که در درجه اول به‌عنوان یک اختلال خلقی ظاهر شود، علائم غالب آن ممکن است مواردی مانند درد مبهم، سرگیجه، سردرد، مشکلات گوارشی یا کمردرد باشند. مشکل اصلی این است که در بیشتر موارد نمی‌توان فهمید که آیا افسردگی باعث علائم جسمی می‌شود یا علائم فیزیکی باعث افسردگی می‌شوند.

چه چیزی باعث افسردگی می‌شود؟

هیچ‌کس به‌طور قطعی نمی‌داند چرا برخی افراد افسرده می‌شوند و برخی دیگر نه. افسردگی می‌تواند خود به خود و بدون هیچ دلیل واضحی رخ دهد. به خوبی مستند شده است هنگامی که یک دوره افسردگی را تجربه کرده‌اید، خطر ابتلا به دوره بعدی در زندگی افزایش می‌یابد. به‌عنوان مثال، یک مطالعه در نشریه Psychological Medicine نشان داد که بیش از ۱۳ درصد از افرادی که از اولین قسمت افسردگی شدید خود بهبود می‌یابند، طی ۵ سال بعد، ۲۳ درصد در ۱۰ سال بعد؛ و ۴۲ درصد ظرف ۲۰ سال بعد، یک دوره دیگر افسردگی را تجربه می‌کنند.

روان‌پزشکان امروزه عموماً به افسردگی از نظر زیست روانی-اجتماعی نگاه می‌کنند؛ بدین معنا که آن‌ها آن را یک اختلال پیچیده می‌دانند که به احتمال زیاد با هم‌پوشانی عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی (که به آن‌ها عوامل محیطی نیز گفته می‌شود) ایجاد می‌شود.

از جمله عوامل بالقوه‌ای که باعث ایجاد افسردگی می‌شوند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ژنتیک: بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که افسردگی می‌تواند از یک زمینه ژنتیکی نشأت بگیرد. یک مطالعه بین‌المللی که بیش از ۲ میلیون نفر در آن شرکت کردند و نتیجه آن سال ۲۰۱۹ میلادی در مجله Nature Neuroscience منتشر شد، نشان داد که در بدن ما ۲۶۹ ژن مرتبط با افسردگی وجود دارد. با این‌حال، باور بر این نیست که ژن‌ها به تنهایی سرنوشت شما را می‌نویسند. دانشمندان فکر می‌کنند در حالی که برخی از ژن‌ها ممکن است خطر را افزایش دهند، عوامل دیگری برای ایجاد علائم مورد نیاز است.

انتقال‌دهنده‌های عصبی: این ایده قدیمی که افسردگی به دلیل سطوح پایین برخی از انتقال‌دهنده‌های عصبی (پیام‌رسان‌های شیمیایی که بین نورون‌ها ارتباط برقرار می‌کنند) ایجاد می‌شود، تقریباً منسوخ شده است. با این‌حال واضح است که انتقال‌دهنده‌های عصبی در ایجاد افسردگی نقش دارند. باور جدید دانشمندان این است که گاهی افسردگی می‌تواند با اتصال سلول‌های عصبی در مغز، رشد سلول‌های عصبی یا زمانی که عملکرد مدار‌های عصبی به‌هم می‌ریزد، به‌طور ناگهانی فعال شود.

التهاب و عفونت: مطالعات متعدد نشان می‌دهند که التهاب ناشی از بیماری یا استرس ممکن است تغییرات شیمیایی در مغز ایجاد کند که این تغییرات شیمیایی می‌توانند باعث ایجاد یا تشدید افسردگی در برخی افراد شوند و بر نحوه واکنش فرد به درمان دارویی تأثیر بگذارند.

سختی‌های زندگی: بر اساس گفته‌های سازمان بهداشت جهانی (WHO) شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که عوامل روانی و اجتماعی مانند سابقه سوء استفاده جنسی، سلامت و تغذیه نامناسب، بیکاری، انزوای اجتماعی یا تنهایی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی ضعیف یا رویداد‌های استرس‌زای زندگی (طلاق یا نگرانی‌های مالی) می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در شروع افسردگی داشته باشند. به‌عنوان مثال، مطالعه‌ای که در ۳ می سال ۲۰۱۶ در مجله Translational Psychiatry منتشر شد، نشان داد بزرگ‌سالان مبتلا به MDD در مقایسه با افراد بدون MDD دو برابر بیشتر آسیب‌های دوران کودکی را تجربه کرده‌اند.

ضربه مغزی یا (TBI): یکی دیگر از علل شایع افسردگی، ضربه مغزی (TBI) است. بر اساس گزارش مراکز کنترل و پیشگری از بیماری‌ها (CDC)، نزدیک به سه میلیون نفر در سال به دلیل ضربه مغزی یا آسیب مغزی در مواردی مانند زمین خوردن، حمله، تصادفات رانندگی و صدمات ناشی از محل کار و ورزش در اورژانس ایالات متحده تحت درمان قرار می‌گیرند. مطالعه‌ای که در ۳۰ نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی در مجله Brain Injury منتشر شد، نشان می‌دهد بیش از نیمی از این بیماران، سه ماه پس از درمان آسیب دیدگی، علائم افسردگی بالینی را از خود نشان می‌دهند.

افسردگی

افسردگی و جنسیت: آیا افسردگی در مردان و زنان متفاوت است؟

وقتی صحبت از افسردگی می‌شود، شکاف جنسیتی مشخصی وجود دارد. بر اساس داده‌های مرکز ملی آمار سلامت، افسردگی در زنان تقریباً دو برابر رایج‌تر از مردان است. عوامل هورمونی و دیگر عوامل بیولوژیکی در این ناهماهنگی نقش دارند. جدای از این، فقط زنان می‌توانند افسردگی قبل از قاعدگی یا پس از زایمان داشته باشند و چنین چیزی در مردان وجود ندارد. همین امر در مورد افسردگی قبل از زایمان (یا دوران بارداری) صادق است. کالج زنان و متخصصان زنان و زایمان آمریکا برآورد می‌کند که از هر هفت زن، یک نفر به افسردگی بارداری مبتلا می‌شود.

به گفته کارشناسان بهداشت دانشگاه هاروارد، زنان همچنین دارای اختلالات عاطفی فصلی، علائم افسردگی در اختلال دوقطبی و اختلال افسردگی مداوم هستند. دلایل این امر باعث گمانه‌زنی می‌شود. برخی از پژوهش‌گران بر این باور هستند که عوامل محیطی، مانند عوامل استرس‌زا و انتظارات متفاوتی که جامعه از زنان ایجاد می‌کند، عوامل مهمی در ایجاد افسردگی هستند. برخی دیگر این نظریه را مطرح می‌کنند که مردان و زنان در واقع با نرخ مشابهی دچار افسردگی هستند؛ اما زنان بیشتر در مورد احساسات خود صحبت می‌کنند و از مشاوران کمک می‌خواهند.

درمان افسردگی: تغییر در شیوه زندگی، گفتاردرمانی، دارو‌های ضدافسردگی

اگر مشکوک هستید که افسردگی بر زندگی شما تأثیر منفی می‌گذارد، باید حتماً در مورد آن‌چه که تجربه می‌کنید و مشاوره در مورد گزینه‌های درمانی، با یک متخصص روان‌پزشکی صحبت کنید. تراجی هنسون که یک بازیگر و خواننده است، افسردگی خود را تاریکی مطلق و خفه کننده توصیف می‌کند. او اخیراً در مصاحبه‌ای که با مجله Self انجام داد، گفت: وقتی ساکت هستید و از مشاور کمک نمی‌خواهید، همه چیز ثابت نمی‌ماند، بدتر می‌شود.

به گزارش انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، خبر خوب این است که افراد مبتلا به افسردگی که به دنبال درمان هستند (از تغییرات شیوه زندگی گرفته تا روان درمانی و دارو یا ترکیبی از همه روش‌ها)، تسکین قابل توجهی خواهند یافت.

تغییر سبک زندگی برای افسردگی

تغییر در شیوه زندگی یا انجام کارهایی مانند یادگیری هنری خاص، روزنامه‌نگاری، ورزش بیشتر و تمرین یوگا یا ذهن آگاهی، می‌تواند افسردگی و استرس را کاهش دهد. درمان‌های جایگزین مانند ماساژ، طب سوزنی و نور درمانی نیز ممکن است کمک‌ کننده باشند.

تغییرات رژیم غذایی نیز می‌تواند با کاهش التهاب و کمک به دریافت مواد مغذی مورد نیاز برای عملکرد بهتر مغز، روحیه شما را بالا ببرد.

یک مطالعه کنترل شده تصادفی که در ۹ اکتبر سال ۲۰۱۹ میلادی در مجله PLoS One منتشر شد، نشان داد که علائم افسردگی در افراد بالغ جوان که از رژیم غذایی با کربوهیدرات بالا و رژیم غذایی مدیترانه‌ای استفاده کرده‌اند، به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است. رژیم مدیترانه‌ای سرشار از سبزیجات کامل، میوه‌های تازه، غلات کامل، ماهی‌های چرب، روغن زیتون، آجیل، حبوبات و مقداری لبنیات و دارچین است. در مقابل، علائم افسردگی در گروهی از افراد که رژیم غذایی خود را تغییر ندادند، تغییر نکرد.

کدام نوع گفتاردرمانی برای افسردگی بهتر است؟

انجمن روان‌شناسی بالینی چندین نوع روان‌درمانی را به‌عنوان درمان‌های بسیار مؤثر برای افسردگی رتبه‌بندی کرده است که در ادامه با آن‌ها آشنا می‌شویم.

درمان فعال‌سازی رفتاری: هدف این نوع درمان این است که مارپیچ رو به پایین افسردگی را با تشویق شما به جستجوی تجربیات و فعالیت‌هایی که به شما شادی می‌بخشند، معکوس کند. به عبارت دیگر، شما را از فرو رفتن به داخل گرداب افسردگی منع می‌کند.

درمان شناختی رفتاری یا CBT: این روش درمانی بر تغییر الگو‌های فکری منفی خاص تمرکز می‌کند تا بتوانید بهتر به موقعیت‌های چالش برانگیز و استرس‌زا پاسخ دهید.

درمان بین فردی: این روش درمانی بسیار ساختارمند و محدود، بر شناسایی و بهبود روابط شخصی مشکل‌زا و شرایطی که مستقیماً با خلق و خوی افسردگی فعلی شما ارتباط دارد، متمرکز است.

روش درمانی حل مسئله: این درمان نوعی CBT است که مهارت‌های قبول مسئولیت را به شما آموزش می‌دهد. این کار به شما کمک می‌کند مشکلات واقعی و عوامل استرس زای کوچک و بزرگ که افسردگی را تشدید می‌کنند، حل کنید.

خود درمانی/خودکنترلی درمانی: این نوع رفتار درمانی به شما آموزش می‌دهد تا واکنش‌های منفی خود را نسبت به رویداد‌ها کاهش دهید و رفتار‌ها و افکار خود تنبیه‌کننده را کاهش دهید.

افسردگی

دارو‌های ضد افسردگی مختلف و چگونگی کارکرد آن‌ها

رایج‌ترین دارو‌های ضد افسردگی تجویز شده، باعث تغییراتی در شیمی مغز می‌شوند که بر نحوه ارتباط نورون‌ها تأثیر می‌گذارد. این‌که چنین تغییراتی چگونه این حالت را بهبود می‌بخشند تا حدودی یک راز باقی مانده است؛ اما این واقعیت که آن‌ها اغلب کار می‌کنند کاملاً ثابت شده است.

SSRI (مهار‌کننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین): این دسته از دارو‌ها شامل پروزاک (فلوکستین)، سلکسا (سیتالوپرام) و زولوفت (سرترالین) می‌شود و سروتونین که یک انتقال‌دهنده عصبی است و به کنترل خلق و خو، اشتها و خواب کمک می‌کند را هدف قرار می‌دهند.

SNRI (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپی‌نفرین): SNRIها شامل دارو‌هایی مانند سیمبالتا (دولوکستین)، پریستیک (دس ونلافاکسین) و افکسور XR (ونلافاکسین) می‌شود که مانع از بازجذب سروتونین و دیگر انتقال‌دهنده‌های عصبی، مانند نوراپی‌نفرین می‌شوند.

NDRI (مهارکننده‌های بازجذب نوراپی‌نفرین-دوپامین): این دسته از دارو‌ها شامل بوپروپیون می‌شود.

TCA‌ها (ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای): این دسته از داروها شامل توفرانیل (ایمی پرامین) و پاملور (نورتریپتیلین) می‌شود. این دارو‌ها از اولین دارو‌های ضد افسردگی بودند که به بازار آمدند. این روز‌ها، پزشکان تنها زمانی آن‌ها را تجویز می‌کنند که درمان با SSRI‌ها، SNRI‌ها و NDRI‌ها شکست خورده باشد.

MAOI‌ (مهار‌کننده‌های مونوآمین اکسیداز): MAOI‌ها، از جمله ناردیل (فنلزین) و مارپلان (ایزوکربوکسازید)، اولین دارو‌های ضد افسردگی بودند. امروزه به‌ندرت از آن‌ها استفاده می‌شود؛ زیرا افرادی که از آن‌ها استفاده می‌کنند نیاز به نظارت دقیق دارند تا از تداخل منفی با برخی غذا‌ها و سایر دارو‌ها جلوگیری شود.

همه دارو‌های ضد افسردگی می‌توانند عوارض جانبی داشته باشند؛ اما برخی از آن‌ها ممکن است مشکل سازتر از بقیه باشند. ممکن است لازم باشد چندین داروی مختلف یا ترکیبی را که توسط پزشک شما تعیین می‌شود، امتحان کنید. سپس بهترین دارو برای شما انتخاب می‌شود و با آن درمان خود را ادامه می‌دهید.

علاوه بر این، ممکن است قبل از مشاهده نتایج کمی صبر لازم باشد. یعنی شما بلافاصله تأثیر داروها را مشاهده نمی‌کنید. طبق آزمایش STAR*D (بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین مطالعه در مورد درمان ضد افسردگی که در سال ۲۰۰۶ به پایان رسید) مزایای کامل دارو‌ها ممکن است تا سه ماه پس از مصرف مشخص نشوند.

گاهی اوقات ممکن است دارو‌های دیگری نیز به برنامه دارویی شما اضافه شوند. این‌ داروها ممکن است شامل یک تثبیت‌کننده خلق و خو، مانند لیتیوم (با نام‌های تجاری مختلف) یا اسید والپروئیک (دپاکین، دپدپاکوت) باشند. در صورت وجود علائم روان‌پریشی (داشتن توهم یا دیدن یا شنیدن صدا‌هایی که واقعی نیستند)، پزشک ممکن است دارو‌های ضد روان‌پریشی و جنون مانند هالدول (هالوپریدول)، ریسپرالد (ریسپریدون)، جئودون (زیپراسیدون)، ابیلیفای (آریپیپرازول) و زیپرکسا (اولانزاپین) را تجویز کند.

آیا باید در مورد ترک دارو‌های ضد افسردگی نگران باشید؟

نه؛ اما به راحتی می‌توان فهمید که چرا برخی از مردم چنین تصور می‌کنند. یک بیماری پزشکی به نام سندروم قطع داروی افسردگی (ADS)، ممکن است در صورت قطع ناگهانی مصرف دارو و نه کاهش آن، در افرادی که مصرف داروی خود را ناگهانی قطع می‌کنند ظاهر شود. بر اساس گزارشی که در تاریخ ۱۱ مارس سال ۲۰۱۹ میلادی، در مجله Psychiatric Times منتشر شد، ADS با طیف گسترده‌ای از پاسخ‌ها، از جمله علائم شبه آنفولانزا، بی‌خوابی، بدتر شدن خلق و خو و ناراحتی معده مشخص می‌شود.

برآورد‌های فعلی این است که حدود ۲۰ درصد از بیمارانی که حداقل یک ماه از دارو‌های ضد افسردگی استفاده کرده‌اند، در صورت قطع ناگهانی دارو‌های خود به جای کاهش تدریجی دوز، علائم ADS را تجربه خواهند کرد. برعکس، بیش از ۶۰ درصد از بیمارانی که مصرف SSRIها را متوقف می‌کنند، علائم قابل توجهی نخواهند داشت. کاهش دوز داروها تحت مراقبت پزشک با اجازه دادن به مغز برای سازگاری با تغییرات در سطح انتقال‌دهنده‌های عصبی، از ADS جلوگیری می‌کند.

از همه مهم‌تر، در حالی‌که باید به آرامی با کمک پزشک داروی ضد افسردگی خود را متوقف کنید، لازم است بدانید که دارو‌های ضد افسردگی برخلاف سایر مواد، وابستگی و اعتیاد را ایجاد نمی‌کنند. برخلاف موادی که باعث ایجاد اعتیاد می‌شوند، مانند الکل، مواد افیونی و باربیتورات‌ها، مردم هوس داروی ضد افسردگی نمی‌کنند. شما با مصرف آن‌ها از خود بی‌خود نمی‌شوید و از آن‌ها عمداً یا اجباراً استفاده نمی‌کنید. نویسندگان گزارش Psychiatric Times خاطرنشان می‌کنند که واکنش‌های جدی مانند تشنج و آشفتگی که می‌تواند به دنبال ترک ناگهانی مواد اعتیاد‌آور ایجاد شود، زمانی که دارو‌های ضدافسردگی به تدریج کاهش می‌یابد، دیده نمی‌شوند.

افسردگی

افسردگی مقاوم در برابر درمان چیست و آیا برای آن کمکی وجود دارد؟

اگر حداقل دو داروی ضد افسردگی مختلف را امتحان کرده‌اید و افسردگی شما بهبود نیافته است، ممکن است به افسردگی مقاوم به درمان (TRD) مبتلا باشید. TRD یک بیماری جدی است که به شدت با افکار خودکشی و تلاش برای خودکشی مرتبط است. بر اساس گزارش اخیر Psychiatry Advisor، تقریباً ۳۳ درصد از افراد مبتلا به TRD در طول عمر خود حداقل یک‌بار اقدام به خودکشی می‌کنند که بیش از دو برابر میزان افرادی است که به درمان افسردگی پاسخ می‌دهند. با این‌حال، این یک وضعیت ناامید‌کننده نیست. تعدادی از روش‌های درمانی جایگزین در دسترس هستند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

اسکتامین: اسکتامین یک اسپری بینی است که با نام تجاری Spravato (اسپراواتو) به بازار عرضه می‌شود. اسکتامین در ۵ مارس ۲۰۱۹ به‌عنوان یک درمان جدید برای TRD مورد تأیید سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) قرار گرفت. اسکتامین، از کتامین (بهترین داروی بیهوشی دامپزشکی) که بیشتر به‌عنوان داروی مخصوص خیابانی معروف است، مشتق شده است. به دلیل نگرانی‌های ایمنی، اسپراواتو باید حتماً توسط پزشک تجویز شود و باید همراه با یک داروی ضدافسردگی خوراکی مصرف شود.

درمان با ضربه الکتریکی تشنج‌آور (ECT): ECT نسخه مدرن درمان الکتروشوک است. در این روش، در حالی که بیمار بی‌هوش است، تحریک الکتریکی مختصری از مغز انجام می‌شود. طبق گزارش انجمن روان‌پزشکی آمریکا، ECT به‌سرعت بهبود قابل ملاحظه‌ای در تقریباً ۸۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی شدید مقاوم به درمان ایجاد می‌کند. مانند هر روش پزشکی دیگری، ECT نیز با عوارض جانبی همراه است که بیشتر مشکلات آن مربوط به حافظه است. در بیشتر موارد، این عارضه کوتاه مدت است. با این‌حال، برخی از افراد می‌توانند شکاف‌های دائمی در حافظه را تجربه کنند. با تمام این تفاسیر، ECT فعلی عوارض جانبی بسیار کم‌تری نسبت به الکتروشوک درمانی گذشته دارد.

تحریک مغناطیسی فرا جمجمه‌ای (TMS): در روش TMS، از میدان‌های مغناطیسی متناوب برای تغییر فعالیت در مناطق خاصی از مغز استفاده می‌شود. بر اساس پژوهش‌های انجام شده در مجله Current Biology، هنگامی که TMS به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می‌تواند خلق و خو را در بیماران افسرده بلافاصله بهبود بخشد.

تحریک عصب واگ: این درمان شامل کاشت دستگاه کوچکی در قفسه سینه است که به بلندترین اعصاب برآمده از مغز، پالس‌های الکتریکی ملایمی را ارسال می‌کند. مطالعه‌ای که روی مجموعه‌ای شامل نزدیک به ۶۰۰ بیمار مبتلا به TRD انجام شد، نشان داد که تحریک عصب واگ به‌طور قابل توجهی کیفیت زندگی بسیاری از بیماران را بهبود می‌بخشد.

دارو‌های روان‌گردان: در حالی‌که هنوز FDA این روش را تأیید نکرده است؛ اما میکرودوز با دارو‌های روان‌گردان برای ایجاد روحیه مثبت بیشتر در افسردگی مزمن، مورد توجه بسیاری از تحقیقات در سراسر جهان است. در مرکز جان هاپکینز برای تحقیقات روان‌گردان و آگاهی، از این داروها استفاده می‌شود. تأثیر این داروها، گسترده و امیدوار‌کننده به نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال، یکی از جدیدترین مطالعات جان هاپکینز، که در ۱ مارس ۲۰۱۹ در مجلهAmerican Journal of Drug and Alcohol Abuse منتشر شد، نشان داد که شکل مصنوعی یک روان‌گردان مشتق شده از سم برخی از وزغ‌ها، باعث تسکین سریع افسردگی و اضطراب می‌شود.

تفاوت بین اندوه و افسردگی چیست؟

با توجه به این‌که علامت اصلی مرتبط با افسردگی غم است، می‌توان به راحتی غم یا اندوه را افسردگی در نظر گرفت. اما اندوه یک واکنش طبیعی به تجربیات خاص مانند پایان رابطه یا مرگ یکی از عزیزان است. ممکن است هنگام تجربه اندوه احساس پشیمانی یا گناه داشته باشید و در صورت احساس غم و اندوه از فعالیت‌های معمول خودداری کنید؛ اما بعید است که احساس بی‌ارزش بودن، افکار خودآزاری یا خودکشی و سایر علائم افسردگی را احساس کنید. تفاوت مهم دیگر این است که در اندوه، احساسات دردناک معمولاً حالت سینوسی دارند و اغلب با خاطرات مثبت آمیخته می‌شوند.

به گفته کارشناسان در مجله American Family Physician، در برخی موارد، غم و افسردگی به طور هم‌زمان وجود دارند یا این‌که غم می‌تواند باعث افسردگی شود. یک متخصص بهداشت و سلامت روان می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید بین آن‌ها تمایز قائل شوید. همچنین این متخصص می‌تواند اطمینان حاصل کند که پشتیبانی مورد نیاز را دریافت می‌کنید. پس اگر چنین احساسی داشتید، حتماً به متخصص مراجعه کنید.

منبع
Everyday Health

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا